این مطلب... به مسابقات المپیک در سالهایی اختصاص دارد که به دلیل وقوع دو جنگ بزرگ جهانی در سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ و ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ میلادی هرگز برگزار نشد. قبل از وقوع این دو جنگ عالمگیر، اعضای کمیتهی بینالمللی المپیک مذاکرات و تصمیمگیریهایی دربارهی برگزاری این رقابتها کرده بودند، ولی شعلهور شدن آتش جنگ... مانع از برگزاری این رقابتها شد.
مجید تفرشی (تاریخنگار و سندپژوه): چند سال قبل در حال چرخ زدن مرسوم در کتابفروشی آرشیو ملی بریتانیا در لندن، در ساعت فراغت و استراحت، نگاهم به بخش پوسترهای تاریخی تجدید چاپ شده در آنجا افتاد. معمولا اکثر این پوسترها، در موضوعات اجتماعی و سیاسی تبلیغی و تهییجی دربارهی جنگ جهانی اول یا دوم و تبعات داخلی آن است. در بین این تصاویر ناگهان چشمم به یک پوستر ورزشی افتاد که روی آن نوشته شده بود: دوازدهمین دورهی بازیهای المپیک هلسنکی فنلاند: ۲۰ جولای تا چهارم آگوست ۱۹۴۰.
در نظر اول متوجه اهمیت این پوستر و تاریخ مندرج در آن نشدم. بعد که دقت کردم، متوجه شدم که تا جایی که من یادم است المپیک هلسینکی در سال ۱۹۵۲ برگزار شده است. فکر کردم شاید طراحی این پوستر به نوعی دستاندازی و شوخی با سوژهی بازیهای المپیک است. ولی نشانی از طنز و سخره در آن نیافتم.
در نگاه دقیقتر متوجه شدم که سال ۱۹۴۰ اوج بحران جنگ جهانی دوم بوده و اساسا در آن زمان مشعل بازیهای المپیک، اگرچه موقتا، ولی بهکلی خاموش شده بود. این شد که از آن زمان افتادم دنبال بررسی سرنوشت رقابتهای المپیک در سالهای دو جنگ بزرگ جهانی و شهرهای میزبان این رقابتها. حاصل کار این یادداشت است که بخشی از تحقیقات گردآمده در این موضوع است.
در تاریخ مسابقات المپیک معمولا صحبت از بازیهایی است که یا برگزار شده، یا در حال برگزاری است و یا در آینده برگزار خواهد شد. قبل از برگزاری که چند سالی بحث رقابت برای کسب میزبانی و آمادهسازی شهر و کشور میزبان است، در حین برگزاری که اوج هیجان رقابتها و اخبار شکست و پیروزی ورزشکاران برگزیدهی سراسر جهان است و پس از آن هم که بحث تبعات گوناگون، کالبدشکافی مسابقات و به تاریخ پیوستن آن و آمادگی برای رقابتهای سالهای بعد مطرح میشود.
این مطلب اما به مسابقات المپیک در سالهایی اختصاص دارد که به دلیل وقوع دو جنگ بزرگ جهانی در سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ و ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ میلادی هرگز برگزار نشد. قبل از وقوع این دو جنگ عالمگیر، اعضای کمیتهی بینالمللی المپیک مذاکرات و تصمیمگیریهایی دربارهی برگزاری این رقابتها کرده بودند، ولی شعلهور شدن آتش جنگ و تبعات انسانی، اقتصادی، تدارکاتی، سیاسی و نظامی آن، مانع از برگزاری این رقابتها شد. هرچند که برخی از کشورهای برگزیده، یا مطرح و نامزد شده به عنوان میزبان المپیک، سالها بعد، در دوران پس از جنگ موفق به برگزاری این رقابتها شدند.
اعضای کمیتهی بینالمللی المپیک در سال ۱۹۱۲ تصمیم گرفتند که پس از برگزاری بازیهای المپیک تابستانی در استکهلم سوئد، این رقابتها را در سال ۱۹۱۶ در شهر برلین، پایتخت آن روزگار آلمان، برگزار کنند.
انتخاب برلین برای کسب میزبانی المپیک در رقابتی فشرده و از بین شش شهر آمادهی برگزاری این رقابتها صورت گرفت. دیگر شهرهای نامزد برگزاری المپیک ۱۹۱۶ عبارت بودند از: اسکندریه در مصر، آمستردام در هلند، بروکسل در بلژیک، بوداپست در مجارستان و کلیولند پایتخت ایالت اوهایو در آمریکا.
از میان این شهرها، برلین با یک فاصلهی بیستساله، در سال ۱۹۳۶ و این بار به روزگار اوج قدرت آدلف هیتلر و حکومت حزب نازی و تنها سه سال قبل از آغاز جنگ جهانی دوم، موفق به کسب میزبانی و برگزاری رقابتهای المپیک تابستانی شد. آمستردام هم هشت سال زودتر از برلین و در سال ۱۹۲۸ میزبان برگزاری رقابتهای المپیک تابستانی شد، ولی چهار شهر اسکندریه، بروکسل، بوداپست و کلیولند تاکنون هرگز موفق به میزبانی و برگزاری المپیک نشدهاند.
به دنبال قطعی شدن و اعلام میزبانی برلین برای المپیک تابستانی ۱۹۱۶، عملیات ساخت چند مرکز جدید و اختصاصی ورزشی، از جمله ورزشگاه پنجاه هزار نفری برلین (دویچه استادیون) در دهم آگوست سال ۱۹۱۲ آغاز شد. عملیات احداث ورزشگاه برلین بهسرعت و طبق برنامهریزی دقیق آلمان پیش رفت.
این مجموعه ورزشی تنها پس از حدود ده ماه، در هشتم ژوئن ۱۹۱۳ و در حضور دهها هزار نفر میهمان و تماشاچی که در داخل و خارج ورزشگاه گردآمده بودند رسما افتتاح شد. در جریان برگزاری این مراسم، که ویلهلم دوم قیصر آلمان و پسر او نیز در آن حضور داشتند، نمایندگان جامعهی سه میلیون نفری ورزشکار آلمانی به همراه گروههای مختلفی از هنرمندان مختلفی از آن کشور، در حضور میهمانان داخلی و خارجی، مراسمی را به افتخار ساخت این ورزشگاه برگزار کردند.
یکی از برنامههای ابتکاری، جالب توجه و نمادین این مراسم، آزادسازی ده هزار کبوتر به نشانهی احترام و پایبندی به پیام صلح و آرمانهای انسانی بازیهای المپیک بود. پیامی که یک سال بعد با شعلهور شدن آتش جنگ جهانی اول به مدت چهار سال، توسط کشورهای مختلف اروپایی بهشدت نقض شد.
از نکات جالب میزبانی سال ۱۹۱۶ برلین برای المپیک تابستانی این بود که کمیتهی بینالمللی المپیک با همکاری میزبان آلمانی برای نخستین بار برنامهای برای برگزاری یک هفته رقابتهای زمستانی تدارک دیده بودند. رشتههای پیشبینیشده برای بازیهای زمستانی اسکیت سرعتی، اسکیت نمایشی، هاکی روی یخ و اسکی بودند. این برنامهریزی نافرجام، سنگ بنای رقابتهای المپیک زمستانی شد که نخستین دورهاش پس از پایان یافتن جنگ جهانی اول و در سال ۱۹۲۴ در فرانسه برگزار شد.
کشور ژاپن همزمان با موفقیتش در کسب میزبانی المپیک تابستانی ۱۹۴۰ برای شهر توکیو، موفق به کسب میزبانی پنجمین دورهی المپیک زمستانی همان سال در شهر مرتفع و کوهستانی ساپورو نیز شده بود. با این همه در سال ۱۹۳۸ و همزمان با کنارهگیری اجباری و ناخواستهی توکیو از میزبانی این بازیها، ساپورو نیز به همان دلیل مشابه درگرفتن دومین دوره از جنگهای خونین بین چین و ژاپن، انصراف داد و فرصت تاریخی میزبانی این رقابتها برای مدتی از کف ژاپن رفت.
اعضای کمیتهی بینالمللی المپیک، در یک نشست اضطراری در سال ۱۹۳۸، میزبانی المپیک زمستانی ۱۹۴۰ را به شهر سنتموریس در سوییس واگذار کردند. این شهر قبلا در سال ۱۹۲۸ نیز برگزارکنندهی رقابتهای نوپای المپیک زمستانی بود.
با این حال، پس از مدت کوتاهی در بهار ۱۹۳۹ به دلیل بالا گرفتن اختلافات گوناگون بین مسئولان سوییسی و کمیتهی بینالمللی المپیک، سنتموریس از میزبانی این رقابتها کنار گذاشته شد و آلمان نازی، اتفاقا بخت آن را یافت تا یک بار دیگر این رقابتها را در تاریخ دوم تا یازدهم فوریه در شهر گارمیسک پارتن کرچن برگزار کند. این شهر کوچک کوهستانی و تجاری آلمان، در سال ۱۹۳۶ به موازات المپیک برلین میزبانی موفق المپیک زمستانی را برعهده داشت.
ولی این شانس بادآورده چندان برای آلمان هیتلری خوشقدم نبود. چندی پس از این انتخاب، با بروز جنگ جهانی دوم، مسابقات المپیک و بقیه رقابتهای ورزشی بینالمللی بهکلی به تعطیلی کشانده شد. از آن زمان تاکنون که ۸۸ سال گذشته، چه در دوران جدایی دو آلمان و چه در دوران اتحاد دوبارهی آلمان پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و فرو ریختن دیوار برلین، آلمان با وجود برگزاری مجدد المپیک تابستانی، هنوز نتوانسته موفق به کسب میزبانی المپیک زمستانی شود.
ژاپن از همان سال ۱۹۰۹ که به عضویت کمیتهی بینالمللی المپیک درآمد، در اندیشهی جدی کسب میزبانی این رقابتها بود. در آن سالها، ژاپنیها به عنوان یک کشور کوچک ضعیف شرقی هنوز سرشار از غرور پیروزی شگفتانگیز و عبرتآموز خود بر ارتش قدرتمند روسیهی تزاری در سال ۱۹۰۵ بودند. مردم ژاپن تازه در ابتدای مسیر پوستاندازی و گذار از جامعهای سنتی به یک کشور مدرن و پرقدرت و آغاز روند سخت و پر فراز و نشیب نوسازی اجتماعی و اقتصادی بودند.
ژاپن برای نخستین بار در سال ۱۹۱۲ با شرکت دو ورزشکار خود در رقابتهای تابستانی المپیک در استکهلم حضور یافت. در سال ۱۹۲۰ در آنتورپ، ایچیا کوماگایی و سیچیرو کاشیرو، تنیسبازان ژاپنی به عنوان نخستین مدالآوران المپیکی آن کشور موفق شدند در بخش انفرادی و دوبل به دو مدال نقره دست یابند.
ژاپن در سال ۱۹۲۸ در آمستردام، با قهرمانی میکیو اودا در رشتهی پرش سهگام مردان توانست به نخستین مدال طلای خود در تاریخ بازیهای المپیک دست یابد. با این همه چند سال دیگر تا ۱۹۳۲ و برگزاری المپیک لسآنجلس طول کشید تا ژاپنیها همزمان با تداوم برنامهی نوسازی کشور خود بهتدریج بتوانند ورزش آن کشور را نیز سامان داده و به طور جدی و مستمر در عرصهی جهانی ورزش عرضِاندام کنند.
از سال ۱۹۳۲ و با انجام برنامههای تبلیغی و برقراری رایزنی و لابی گسترده در طول المپیک لسآنجلس، ژاپنیها عزم خود را جزم کردند تا با پیروزی بر رقبای سرسخت خود، میزبانی بازیهای المپیک تابستانی در سال ۱۹۴۰ را به دست آوردند.
آنان علاوه بر اصرار برای نشان دادن آمادگی ورزشی و اجرایی برای برگزاری بزرگترین رویداد ورزشی جهان، دلیل و انگیزهی دیگری نیز برای این تصمیم داشتند؛ سال ۱۹۴۰ مصادف بود با دوهزار و ششصدمین سالگرد تاسیس امپراتوری کهنسال ژاپن.
حضور هیات اعزامی ژاپنی در المپیک تابستانی ۱۹۳۶ برلین، یک لشکرکشی تمامعیار و کمسابقه به شمار میرفت. ۲۴۷ ورزشکار و همراه آن کشور هم به قصد کسب مدال و افتخار و به رخ کشیدن تکنیک نوین ورزشی کشورشان با همهی قوا در برلین حاضر بودند و هم برای توزیع هدایای سخاوتمندانه هیروهیتو امپراتور ژاپن بین نمایندگان دیگر کشورها.
البته هدف مهم دیگر انجام جدیترین و لابیگریها و رایزنیها برای کنار زدن چندین شهر مهم و کماهمیت رقیب و پیروزی در کسب میزبانی دورهی بعدی بازیهای تابستانی المپیک بود. در همین المپیک برلین ژاپنیها با درخشش هیدیکو مائههاتا توانستند به نخستین مدال طلای المپیک خود در رشتهی شنای ۲۰۰ متر قوباغه در رقابتهای زنان دست یابند.
مهمترین رقیب اصلی ژاپن در کورس کسب میزبانی المپیک ۱۹۴۰ شهرهای هلسینکی پایتخت فنلاند و رم پایتخت ایتالیا بودند. در آن هنگام، بنیتو موسولینی دیکتاتور ایتالیا بسیار مشتاق بود تا با دنبالهروی از تجربهی آلمان نازی، با کسب میزبانی مسابقات المپیک بتواند برای کشور و حکومت خود اعتبار و مشروعیت جهانی کسب کند.
با این همه، با رایزنیها و برنامهریزی دقیق ژاپن و حمایت همهجانبهی آلمان هیتلری از متحد خود، ژاپن و پایتختش توکیو نسبتا راحت موفق به کسب میزبانی هر دو رقابتهای تابستانی و زمستانی المپیک ۱۹۴۰ شدند. در این رقابت هلسینکی پس از توکیو بیشترین رای را کسب کرد.
در یک دورهی تقریبا دوساله در فاصلهی ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۸، دولت و مردم ژاپن به طرز نفسگیر و حیرتانگیزی به گسترش زیرساختهای ضروری، ساخت و ساز تاسیسات جدید مدنی و ورزشی، برنامهریزی و سازماندهی برای برگزاری نخستین المپیک تاریخ در یک کشور آسیایی و تقویت ورزش ملی و قهرمانی پرداختند. تدارکات و آمادهسازی ژاپن که بیگمان نتیجهی یک عزم و نظم ملی و ارادهی جمعی بود، ناگزیر حیرت و تحسین اعضای جامعهی بینالمللی ورزش آماتوری را به همراه داشت.
با این همه، بروز ناگهانی و غافلگیرکنندهی دومین دورهی جنگ بین چین و ژاپن در سال ۱۹۳۸، حدود یک سال قبل از بروز جنگ جهانی دوم، چارهای جز کنار کشیدن از میزبانی المپیک تابستانی ۱۹۴۰ برای ژاپنیها باقی نگذاشت.
کنارهگیری ژاپن از میزبانی المپیک، رسما در نشست کمیتهی بینالمللی المپیک در شهر قاهره اعلام شد و مورد تصویب قاطع اکثریت اعضا قرار گرفت. ژاپنیها ۲۴ سال در انتظار کسب میزبانی مجدد رقابتهای المپیک تابستانی باقی ماندند تا آنکه این کشور در تلاشی دراز مدت و مضاعف، در سال ۱۹۶۴ موفق به برگزاری نخستین المپیک جهان در یک کشور آسیایی شود.
به دنبال حذف ناگهانی و خودخواستهی توکیو از میزبانی المپیک تابستانی ۱۹۴۰، در یک رایگیری اضطراری و سریع، شهر هلسینکی بدون مواجهه با چالشی جدی از سوی دیگر رقبای احتمالی، موفق به کسب میزبانی این رقابتها شد. به نظر میرسد که علاوه بر کسب دومین رای بالا پس از توکیو در مرحلهی قبلی رایگیری و همچنین موقعیت خاص صلحطلب دولت و مردم فنلاند و وضعیت نسبتا آرام منطقه اسکاندیناوی در اروپای ملتهب از تنشهای فزایندهی سه ضلع اردوگاه آلمان و حامیانش، اروپای شرقی کمونیست و نهایتا کشورهای سرمایهداری اروپای غربی در این گزینش تاثیر مستقیمی داشت.
چنانکه گفته شد، زمان تعیینشده برای این دوره از بازیها از این قرار بود: بیستم جولای تا چهارم آگوست ۱۹۴۰ (۲۹ تیر تا ۱۳ مرداد ۱۳۱۹ش). با این همه، در شرایطی که فنلاندیها همه چیز از جمله جزئیات انجام رقابتهای مختلف، زمان برگزاری و حتی پوستر تبلیغاتی بازیها را برای برگزاری المپیک دوازدهم تابستانی آماده کرده بودند، با حملهی ناگهانی قوای آلمان هیتلری به لهستان در اول سپتامبر ۱۹۳۹ و گسترش شعلههای جنگ جهانی به مدت شش سال به اغلب نقاط جهان، عملا برای مدت ۹ سال رقابتهای المپیک و در واقع همهی فعالیتهای جهانی ورزشی به حال تعلیق اجباری درآمد.
با نظر مساعد اعضای عضو کمیتهی بینالمللی المپیک، هلسینکی نیز مانند توکیو در سالهای بعد از جنگ موفق به کسب میزبانی و برگزاری رقابتهای المپیک تابستانی شد. با این فرق که به دلیل جدا ماندن فنلاند از صحنهی اصلی معرکه نبرد و ویرانی و تخریب کمتر از دوران جنگ، انتظار فنلاندیها برای برگزاری مسابقات، کمتر از ژاپن به طول انجامید و پس از المپیک لندن که اولین دورهی بازیهای پس از جنگ جهانی دوم بود، هلسینکی در سال ۱۹۵۲ برگزارکنندهی این رقابتها شد.
چنانکه قبلا گفته شد، موسولینی و ایتالیای فاشیست او تلاش مستمری داشت تا به هر قیمتی، همانند تجربهی موفق ۱۹۳۶ آلمان نازی، در جهت نشان دادن اقتدار سیاسی و اجتماعی و همچنین افزایش وجاهت بینالمللی و مشروعیت سیاسی خود، موفق به کسب میزبانی رقابتهای المپیک شود.
این تلاش در جهت کسب میزبانی المپیک زمستانی و تابستانی ۱۹۴۰ به دلیل درخشش و برنامهریزی دقیق ژاپنیها ناکام ماند، ولی ایتالیاییها نهایتا در نشست ماه ژوئن کمیتهی بینالمللی المپیک توانستند میزبانی پنجمین دورهی المپیک زمستانی در سال ۱۹۴۴ را برای شهر کوچک توریستی کوهستانی و برفخیز کورتینا دی آمپروزو به دست آورند.
با این همه حدود دو ماه و نیم بعد از این گزینش و کسب میزبانی رقابتها توسط ایتالیا، در اول سپتامبر ۱۹۴۰ و آغاز جنگ جهانی دوم پس از حمله ارتش آلمان به لهستان و سپس تداوم ششسالهی جنگ، هر دو کشور متحد، آلمان هیتلری و ایتالیای موسولینی، بخت برگزاری المپیک زمستانی در کشورهای خود در سالهای ۱۹۴۰ و ۱۹۴۴ را از کف دادند.
گفتنی است که نخستین دورهی از المپیک زمستانی پس از جنگ جهانی دوم، مجددا به شهر سنتموریس در سوییس واگذار و در سال ۱۹۴۸ برگزار شد. کورتینا دی آمپروزو نیز موفق به کسب میزبانی و برگزاری المپیک زمستانی ۱۹۵۶ شد.
در همان نشست ژوئن ۱۹۳۹ کمیتهی بینالمللی المپیک که تصمیم برای برگزاری رقابتهای المپیک زمستانی ۱۹۴۴ در شهر کورتینا دی آمپروزو در ایتالیا گرفته شد، شهر لندن پایتخت بریتانیا نیز برای دومین بار به میزبانی المپیک تابستانی ۱۹۴۴ برگزیده شد. لندن پیش از آن نیز یک بار قبل از وقوع جنگ جهانی اول و به سال ۱۹۰۸، میزبان و برگزارکنندهی المپیک تابستانی شده بود و مسئولان سیاسی و ورزشی بریتانیا از مدتی قبل برای تکرار این تجربهی نسبتا موفق خود تلاش میکردند.
برای کسب میزبانی المپیک تابستانی ۱۹۴۴، لندن رقابت سنگینی را با چندین شهر دیگر پشت سر گذاشت. مهمترین رقبای این شهر برای این امر به ترتیب کسب امتیاز عبارت بودند از: رم (ایتالیا)، دیترویت (آمریکا)، لوزان (سوییس)، آتن (یونان)، بوداپست (مجارستان)، هلسینکی (فنلاند) و مونترآل (کانادا). از بین این شهرها، دیترویت، لوزان و بوداپست هنوز موفق به کسب میزبانی المپیک تابستانی نشدهاند، ولی آتن، هلسینکی و مونترآل بهتدریج به این هدف دست یافتند.
ولی بروز جنگ جهانی دوم، همانطور که امکان برگزاری مسابقات تابستانی و زمستانی ۱۹۴۰ و رقابتهای زمستانی ۱۹۴۴ المپیک را از میزبانان برگزیدهی آن سلب کرد، مجال انجام آن را از لندن نیز گرفت. با این تفاوت که لابی قوی بریتانیای پیروز در جنگ جهانی دوم و متحدان آن کشور، موفق شد تا لندن جنگزده و گرفتار مشکلات مختلف اقتصادی و اجتماعی را از همهی رقبا زودتر به وصال میزبانی المپیک برساند و اولین فرصت برگزاری المپیک تابستانی در سال ۱۹۴۸ به این شهر بارانی و مهآلود داده شد.
گفتنی است که در همهی سالهای دو جنگ جهانی چه در شهرهای جنگزده، چه در مناطق جدا از صحنههای نبرد، چه در پادگانها و مراکز نظامی و چه در اردوگاههای اسرای جنگی، مسابقات بینالمللی ابتکاری مختلفی بین نمایندگان کشورهای مختلف برگزار شده که در نوع خود بسیار جالب و شایان توجهاند و دستمایهی آثار ادبی، تاریخی و هنری بسیاری هم بودهاند. با این همه، به دلیل تعدد و پراکندگی و رسمی نبودن این رقابتهای ابتکاری، از معرفی و بررسی آنها در این مختصر خودداری کردم.
سوای این موارد، میتوان به المپیکهای تحریمشده توسط برخی کشورها اشاره کرد. مانند المپیک ۱۹۹۰ مسکو که توسط شماری از کشورهای حامی آمریکا تحریم شد و المپیک ۱۹۸۴ لسآنجلس که توسط کشورهای بلوک شرق تحریم شد و البته ایران انقلابی هر دو را تحریم کرد. در المپیک کنونی پاریس هم که روسیه توسط کمیتهی بینالمللی المپیک محروم شد.
اکنون ۷۹ سال از پایان جنگ جهانی دوم سپری شده است. در این مدت، جنگهای زیادی در جهان رخ داده، ولی هنوز دنیا یک جنگ فراگیر دیگر را تجربه نکرده است. از این نظر المپیکها توانستهاند به یک ثبات نسبی مطلوب دست یابند. سوای میزبانی المپیک، نتیجهای که از جهات مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی عاید شهرها و کشورهای مختلف میزبان شده یکسان نبوده است. برگزاری المپیک برای برخی از این کشورها فرصتی مغتنم و دارای نتایج مثبت بوده و برای برخی دیگر چالشی ناگوار با تبعات منفی. این امر البته نیازمند یک بررسی جدی و البته در مجال و فضایی دیگر است.
منبع: خبرآنلاین