متأسفانه، هر کسی که با آن روبرو میشویم اعتماد ما را جلب نمیکند. برخی از افراد ممکن است رفتارهای فریبندهای از خود نشان دهند که میتواند به رفاه و آرامش ما آسیب برساند.
به گزارش همشهری آنلاین، اعتماد یک ستون اساسی در هر رابطهای است، چه دوستی، چه عاشقانه و چه حرفه ای. با این حال، برخی از افراد ممکن است رفتارهای خاصی دارند که نشان میدهد نمیتوان به آنها اعتماد کرد.
این افراد ممکن است الگویی از عدم صداقت، ناسازگاری، یا رفتارهای فریبکارانه از خود نشان دهند. این علائم ممکن است در ابتدا آشکار نباشند، اما به مرور زمان ظاهر میشوند و میتوانند کاملاً مضر باشند.
در این مطلب فهرستی از ۹ رفتار را که نشان میدهد شما با کسی سروکار دارید که نمیتوان به او اعتماد کرد به اشتراک میگذاریم.
در آنها میتوان ناهماهنگی در گفتار و اعمال را مشاهده کرد. ممکن است متوجه شوید که آنچه وعده میدهند با آنچه ارائه میدهند به ندرت مطابقت دارند. آنها ممکن است یک چیز بگویند، اما کار دیگری انجام دهند، یا ممکن است بسته به اینکه با چه کسی صحبت میکنند، داستان یا موضع خود را تغییر دهند.
به عنوان مثال، آنها قول میدهند که در پروژهای به شما کمک کنند، اما در آخرین لحظه با بهانههای بیمعنی آن کار را انجام نمیدهند.
به عنوان مثال، آنها ممکن است انکار کنند که گفتگو یا رویدادی هرگز اتفاق افتاده است، یا اصرار کنند که شما آن را اشتباه به خاطر میآورید. آنها ممکن است ادعا کنند که هرگز قولی نداده اند که به وضوح به یاد داشته باشید.
این میتواند فوق العاده گیج کننده و باعث سرگردانی باشد. شما به حافظه و درک خود از چیزها شک میکنید، و این دقیقاً همان چیزی است که فرد غیرقابل اعتماد میخواهد.
صمیمیت ذاتا چیز بدی نیست. در واقع، بیشتر ما از افرادی که دوستانه رفتار میکنند استقبال میکنیم. با این حال، وقتی فردی بیش از حد صمیمی است، میتواند نشانهای از عدم اعتماد او باشد.
به عنوان مثال، آنها ممکن است به شما تعارف و توجه کنند تا نظر شما را جلب کنند. آنها ممکن است همیشه دقیقاً همان چیزی را بگویند که شما میخواهید بشنوید و به نظر میرسد که دوست یا شریک کاملی هستند.
اما این صمیمیت بیش از حد اغلب میتواند یک نما باشد. این راهی است که آنها به سرعت اعتماد و محبت شما را به دست آورند، اغلب به قصد استفاده از آن به نفع خود.
زندگی پر از فراز و نشیب، موفقیت و شکست است. این نحوه برخورد ما با این موقعیتها است که واقعاً ما را تعریف میکند. یک فرد قابل اعتماد این را میداند و از قبول اشتباهات خود نمیترسد.
از سوی دیگر، شخصی که نمیتوان به او اعتماد کرد، اغلب از پذیرفتن مسئولیت اعمال خود اجتناب میکند. آنها راهی پیدا خواهند کرد که تقصیر را به گردن دیگران بیندازند یا برای رفتار خود بهانه بیاورند.
به عنوان مثال، اگر آنها برای یک جلسه دیر میآیند، به جای عذرخواهی و اعتراف به اشتباه خود، ممکن است آن را به گردن ترافیک، یک باریستای کند یا حتی شما برای برنامه ریزی آن در یک زمان نامناسب بگذارند.
این امتناع از پذیرش مسئولیت نشانه آشکاری است که آنها حاضر نیستند حتی با خودشان صادق باشند.
همدلی توانایی درک و به اشتراک گذاشتن احساسات دیگران است. این یک ویژگی مهم است که به ما کمک میکند با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و اعتماد ایجاد کنیم.
با این حال، شخصی که نمیتوان به او اعتماد کرد ممکن است عدم همدلی را نشان دهد. آنها ممکن است احساسات و مشکلات شما را نادیده بگیرند یا نگرانی واقعی برای حال شما نشان ندهند.
به عنوان مثال، اگر از چیزی ناراحت هستید، ممکن است آن را بی اهمیت جلوه دهند یا به شما بگویند که بیش از حد واکنش نشان میدهید. آنها ممکن است برای گوش دادن به نگرانیهای شما وقت نگذارند یا سعی در درک دیدگاه شما نداشته باشند.
همه ما بخشهایی از زندگی خود را داریم که ترجیح میدهیم آنها را خصوصی نگه داریم. با این حال، تفاوت قابل توجهی بین ارزش گذاری به حریم خصوصی و پنهان کاری عمدی وجود دارد.
کسی که نمیتوان به او اعتماد کرد اغلب تمایل به پنهان کاری بیش از حد دارد. آنها ممکن است اطلاعات خود را پنهان کنند، از پاسخ دادن به سؤالات مستقیم اجتناب کنند، یا در مورد فعالیتهای خود حرف نزنند.
به عنوان مثال، آنها ممکن است اغلب برای برقراری تماسهای تلفنی خصوصی بیرون بیایند یا در مورد معرفی شما به دوستان یا خانواده خود مردد باشند. آنها همچنین ممکن است عادت داشته باشند که جزئیات مهم را کنار بگذارند یا وقتی موضوعات خاصی مطرح میشود، موضوع را تغییر دهند.
این نوع پنهانکاری میتواند حس ناراحتی و بی اعتمادی را ایجاد کند و شما را به این فکر بیندازد که آنها چه چیزی را پنهان میکنند و چرا احساس میکنند نیاز به گریزان بودن دارند.
گوش دادن ممکن است به نظر کار مهمی نباشد، اما در واقع نقش بزرگی در اعتماد بازی میکند. شنوندگان خوب باعث میشوند احساس کنیم که شنیده میشوند، ارزشمند هستند و درک میشوند.
با این حال، کسی که نمیتوان به او اعتماد کرد، ممکن است شنونده خوبی نباشد. آنها ممکن است مدام حرف شما را قطع کنند، هنگام صحبت کردن شما حواس پرت به نظر برسند، یا چیزهای مهمی را که به آنها گفته اید فراموش کنند.
برای مثال، ممکن است متوجه شوید که آنها نمیتوانند فیلم مورد علاقه شما را به خاطر بسپارند، حتی اگر چندین بار به آن اشاره کرده باشید. یا شاید آنها بارها و بارها از شما سؤالات مشابهی میپرسند، زیرا بار اول واقعاً به آنها گوش نمیدادند.
همه ما لحظات خودخواهی را داریم - این بخشی از انسان بودن است. اما تفاوت زیادی بین لحظات خود محوری گاه به گاه و نگرش خودمحور وجود دارد.
اگر کسی دائماً نیازها، خواستهها و نظرات خود را بالاتر از دیگران قرار میدهد، این نشانه واضحی است که نمیتوان به او اعتماد کرد. آنها ممکن است مدام در مورد خودشان صحبت کنند، نیازهای شما را نادیده بگیرند یا به چیزی که مستقیماً به نفع آنها نباشد علاقه کمی نشان دهند.
به عنوان مثال، آنها ممکن است بدون پرسیدن نظر شما یک رستوران را برای شام انتخاب کنند یا بدون اینکه به شما فکر کنند برنامههایی را تنظیم کنند که مطابق با برنامه آنها باشد.
وعدهها چیز بزرگی است. آنها نشان دهنده تعهد ما به انجام کاری و قابل اطمینان بودن ماست. وقتی کسی به طور مداوم وعدههای خود را زیر پا میگذارد، این نشانه واضحی است که نمیتوان به او اعتماد کرد.
شاید آنها اغلب در آخرین لحظه برنامهها را لغو میکنند، به تعهدات خود عمل نمیکنند یا قولهایی میدهند که قصد عمل به آنها را ندارند. این رفتار ناسازگار میتواند باعث شود که شما احساس ناامیدی کنید و مطمئن نباشید که کجا ایستاده اید.
همیشه این را به خاطر داشته باشید: اعمال بلندتر از کلمات صحبت میکنند. اگر اقدامات آنها با وعده هایشان مطابقت ندارد، ممکن است زمان آن رسیده که میزان اعتمادی که به آنها دارید را دوباره ارزیابی کنید.
به گفته دکتر سوزان کراوس ویتبورن، استاد روانشناسی و علوم مغز در دانشگاه ماساچوست، اعتماد در یک رابطه بر اساس امنیت است نه فریب. اگر با کسی سر و کار دارید که رفتارش به طور مداوم فاقد صداقت است، ممکن است زمان آن رسیده باشد که در رابطه خود با او تجدید نظر کنید.
فراموش نکنید، هر کسی سزاوار این است در روابطی باشد که در آن احساس امنیت، ارزش و احترام داشته باشد. اگر این عناصر وجود نداشته باشند، ممکن است زمان آن رسیده باشد که در رابطه یا تعامل خود تجدید نظر کنید.
در نهایت، به غرایز خود اعتماد کنید. اگر چیزی درست نیست، احتمالاً همینطور است. به روابط و تعاملات خود فکر کنید. آیا آنها احساس مثبت و نشاط را در شما ایجاد میکنند؟ یا از نظر عاطفی شما را تخلیه میکنند؟