فرزندتان بهتازگی متولد شده و در نتیجه ساعات خوابتان به هم ریخته است؟ کودک یکیدوساله دارید و نمیدانید بهتر است او را در در تخت خودتان بخوابانید یا بهتر است بگذارید در تختخواب مجزا بخوابد؟ با ما همراه باشید تا درباره تأثیر تخت مشترک بر رشد روانی کودک صحبت کنیم.
به گزارش چطور، پدر و مادر شدن تجربهای پیچیده و چالشبرانگیز است. علاوه بر مسئولیت آشکار مراقبت از نوزاد، یکی از جنبههای مهمی که به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد، خواب کودک و والدین است.
تحقیقات علمی بر اهمیت خواب کافی برای رشد نوزادان تأکید دارند. مطالعات نشان دادهاند نوزادانی که بهاندازه کافی میخوابند، در زمینههای شناختی و عاطفی به نتایج بهتری دست مییابند. خواب به رشد مغز کمک میکند، فرآیند تثبیت حافظه را تسهیل میکند و تنظیم خلق و خو را به همراه دارد. همچنین، الگوهای منظم خواب با کاهش خطر ابتلا به اختلالات خواب در مراحل بعدی زندگی مرتبط است.
بنابراین، تأمین خواب کافی و باکیفیت برای سلامت و رشد کلی نوزادان اهمیت ویژهای دارد. علاوه بر این، موضوع خوابیدن در تخت مشترک با کودک نیز نظرات والدین را به دو دسته تقسیم کرده است. برخی از والدین بهشدت از این روش حمایت میکنند، در حالی که دیگران مخالف آناند. برای بسیاری از والدین، ممکن است این پرسش مطرح شود که آیا اگر کودکشان با آنها در تخت مشترک بخوابد، این موضوع بر رشد روانی کودک تأثیر میگذارد یا خیر.
یکی از نخستین مواردی که اطرافیان، با توجه به آن درباره نسل جدید والدین قضاوت میکنند، میزان خواب فرزندانشان است. به همین دلیل، خواب نوزاد به یکی از نگرانیهای بزرگ و موضوعی برای گفتوگو در بسیاری از خانوادهها تبدیل شده است.
در برخی کشورهای غربی، صنعتی نوظهور به وجود آمده است که در آن افراد در سمت شغلی مربی و مشاور خواب نوزاد فعالیت میکنند. این متخصصان به والدین کمک میکنند تا نوزادان خود را بهتنهایی در تخت بخوابانند و شبی آرام را پشت سر بگذارند، بدون اینکه خوابشان به هم بخورد. با این حال، تمام مردم دنیا درباره اینکه نوزاد یا خردسال حتماً باید بهطور مستقل و بیوقفه بخوابد، اتفاقنظر ندارند. این شیوه نوین، تفاوتهای چشمگیری با روشهای سنتی خواب نوزادان در طول تاریخ بشر دارد.
اشتراک تخت میان نوزاد و والدین در بخش عمدهای از تاریخ بشر رایج بوده و همچنان در بسیاری از کشورها رواج دارد. پیش از قرن نوزدهم، در بریتانیا نگرانی زیادی درباره خواب نوزاد و محل خواب او وجود نداشت. خانوادهها، از جمله مادران و نوزادان، اغلب در تماس نزدیک با یکدیگر میخوابیدند و به این ترتیب، اگر نوزاد در طول شب بیدار میشد، کسی در دسترس بود که فوراً به او رسیدگی کند.
این وضعیت، با انقلاب صنعتی در قرن نوزدهم تغییر کرد. ظهور خانوادههای طبقه متوسط و اهمیت یافتن مفهوم استقلال موجب شد خواب بدون وقفه به امری مطلوبتر تبدیل شود و والدین ترجیح دهند در محیطی آرامتر استراحت کنند. امروزه بسیاری از توصیههای تربیتی بر برنامههای خواب سختگیرانه و خوابیدن نوزادان بهتنهایی برای ترویج استقلال تأکید دارند. با این حال، باید به یاد داشت که این روند همیشه عرف نبوده و همچنان نیز در بسیاری از نقاط جهان چنین نیست.
بحث پیرامون اشتراک تخت میان والدین و نوزاد همچنان موضوعی جنجالبرانگیز و رایج است. برخی متخصصان به دلیل ارتباط این مسئله با سندرم مرگ ناگهانی نوزاد (SIDS) تا پیش از ششماهگی آن را توصیه نمیکنند. با این حال، برخی دیگر بر این باورند که این اقدام میتواند برای رشد کودکان مفید باشد. دلایل بسیاری وجود دارد که والدین اشتراک تخت با نوزادان خود را انتخاب کنند؛ اما برای برخی دیگر از والدین، خوابیدن دور از نوزاد تنها راه مدیریت خستگی شدید و بیداریهای مکرر او در طول شب است.
حالا مسئله اینجاست که با وجود اینکه شواهد علمی درباره تأثیرات روانی اشتراک تخت با کودکان اندک است، محققان قادر به انجام آزمایشهای گسترده در این زمینه نیستند. زیرا این آزمایشها نیازمند آن خواهند بود که از یک گروه از والدین بخواهند تخت خود را با کودک خود به اشتراک بگذارند و از گروه دیگر بخواهند از این کار اجتناب کنند.
چنین اقدامی، انتخابی شخصی در فرزندپروری است. برای پاسخ به این پرسش، بهترین رویکرد استفاده از مطالعات طولی مشاهدهای آیندهنگر است. این مطالعات بهگونهای است که وضعیت کودکان را در طول زمان پیگیری میکند و مقیاسهای مختلف رشد عاطفی و رفتاری آنها را از دوران کودکی تا چند سال بعد به ثبت میرساند.
علاوه بر این، تحقیقات جدیدی نیز انجام شد تا بتواند بهطور علمی به این پرسش پاسخ بدهد که آیا خوابیدن نوزاد و والدین در یک تخت مشترک، بر رشد روانی آنها تأثیر میگذارد؟. در این تحقیق، وضعیت ۱۶۵۹۹ کودک را از ۹ماهگی تا ۱۱سالگی بررسی کردند.
والدین این کودکان، گزارشی ارائه دادند که در آن استفاده یا عدماستفاده از تخت مشترک با نوزادان خود در سن ۹ماهگی مطرح شده بود. علاوه بر این، پژوهشگران از این والدین خواستند که گزارش بدهند آیا علائم افسردگی و اضطراب (علائم درونی) و پرخاشگری و بیشفعالی (علائم بیرونی) را در سنین ۳، ۵، ۷ و ۱۱سالگی فرزندانشان مشاهده کردهاند یا خیر.
در این پژوهش، تأثیر متغیرهای مختلفی بررسی شد که ممکن است با خوابیدن در تخت مشترک مرتبط باشد. از جمله این متغیرها عبارت است از: استرس روانی مادر، وضعیت اجتماعی اقتصادی والدین، باورهای تربیتی، شیردهی و میزان بیداری شبانه نوزاد.یافتههای این تحقیق نشان داد که بهطور کلی هیچ ارتباط معناداری میان استفاده از تخت مشترک در ۹ماهگی و تغییرات علائم درونی یا بیرونی مرتبط با وضعیت روانی در دوران کودکی وجود ندارد. با این حال، برخی ویژگیهای مرتبط با خوابیدن در تخت مشترک، نظیر تحصیلات پایین والدین و استرس روانی مادر، با تغییرات در این علائم مرتبط بودند.
تحقیق مشابه دیگری بررسی کرد که اگر نوزادان با مادر در تخت مشترک بخوابند و به او دسترسی عاطفی داشته باشند، چطور رشد عاطفی و رفتاری کودکان تحت تأثیر قرار میگیرد. نتایج این تحقیق نشان داد که:
بااینحال همانطور که میدانید، تأثیرات خوابیدن نوزاد کنار والدین پیچیده و چندبعدی است و به عوامل مختلفی بستگی دارد، از جمله کیفیت روابط والدین و شرایط خانوادگی. این تحقیقات نشان میدهد که تنها داشتن یک تخت مشترک جادو نمیکند؛ بلکه ترکیب آن با افزایش دسترسی عاطفی است که نتایج مثبت به همراه دارد.
پژوهشی دیگر، تأثیرات تخت مشترک نوزاد و والد بر کیفیت خواب و رشد شناختی آنها را بررسی کرد. نتایج این پژوهش عبارت است از اینکه:
بررسی دیگر نیز روی روشهای مختلف خواب نوزادان (داشتن تخت مشترک، داشتن اتاق مشترک و تخت جداگانه) انجام شده که نشان میدهد:
این یافتهها بار دیگر تأکید میکند که تخت مشترک والدین و نوزاد، بهخودیخود تأثیر منفی بر رشد روانی کودکان ندارد و حتی میتواند باعث تقویت روابط عاطفی شود.
آیا تخت مشترک مادر و نوزاد بر رشد روانی کودک تأثیر مثبت دارد یا منفی؟ این موضوع، همواره در بین پژوهشگران بحثبرانگیز بوده و پاسخ قطعی برای آن وجود ندارد. با این حال، با توجه به چند نمونه از پژوهشهای اخیر که دراین زمینه انجام شده و در این مقاله هم به آنها اشاره کردیم، میتوان اینطور نتیجه گرفت که تخت مشترک مادر و نوزاد، بهخودیخود تأثیر مثبت یا منفی بر رشد روانی کودکان ندارد اما عوامل دیگر میتواند بر این موضوع تأثیر بگذارد. برای نمونه، تخت مشترک مادر و نوزاد بهشرط افزایش دسترسی عاطفی مادر و افزایش توجه والدین و بهویژه توجه و محبت مادر به نوزاد، تأثیرات روانی مثبت و مطلوب به همراه خواهد داشت.
تخت مشترک مادر و نوزاد، میتواند تحت شرایط مناسب به بهبود کیفیت روابط و کاهش اضطراب کمک کند. این نتایج برای والدینی که نگران تأثیر استفاده از تخت مشترک بر رشد روانی فرزندشان هستند، اطمینانبخش است و همچنین با تحقیقات پیشین که نشان داده بودند تخت مشترک بر شکلگیری دلبستگی امن میان نوزاد و مادر تأثیری ندارد، همخوانی دارد.
پس، اگر شما هم از آن دسته والدینی هستید که میخواهید نوزادتان در تخت مشترکی با شما بخوابد، با رعایت نکات ایمنی و توجه به نیازهای عاطفی کودکتان، نگران نباشید؛ شاید شبهای آرامتر و روزهای پر از عشق و اعتمادی در انتظارتان باشد!