عصر ایران؛ عباس پازوکی - از زمانی که کابینه چهاردهم توسط رئیسجمهور دکتر مسعود پزشکیان به مجلس شورای اسلامی معرفی شده، حواشی بسیاری پیرامون برخی از اسامی، به ویژه اسکندر مومنی، وزیر پیشنهادی کشور، به وجود آمده است. در این یادداشت، چند نکته کلیدی پیرامون این موضوع مورد بررسی قرار میگیرد که میتواند به فهم بهتر این مسئله کمک کند.
یکی از مشکلات عمده در فضای سیاسی ایران، رویکرد احساسی مردم نسبت به سیاستمداران است. این رویکرد به ویژه در مواردی که بحث انتخاب و ارزیابی وزرا مطرح است، به وضوح دیده میشود. عشق یا نفرت نسبت به سیاستمداران یک خطای جدی است که میتواند به تحلیلی سطحی و غیرواقعبینانه منجر شود. سیاستمداران، بهویژه در یک نظام دموکراتیک، در اصل باید خادمان مردم باشند و عملکرد آنان باید بر اساس معیارهای منطقی و عینی ارزیابی شود. ورود به یک رابطه احساسی با سیاستمداران میتواند منجر به از دست رفتن تمرکز بر اصل موضوع، یعنی کارآیی و عملکرد واقعی آنان، شود.
انتخاب وزرا و معرفی کابینه یکی از حساسترین مراحل هر دولتی است. اما نقد زودهنگام و حمایت بیمبنا هر دو میتوانند به اعتماد عمومی آسیب برسانند. در این مرحله، بهجای قضاوت زودهنگام، باید با نگاهی دقیق و علمی به تواناییها، سوابق و برنامههای وزرای پیشنهادی نگاه کرد. انتظار از کابینه پزشکیان باید این باشد که در طول دوران خدمت خود به وعدههایی که دادهاند عمل کنند و در غیر این صورت، نقد جدی و منطقی نسبت به عملکرد آنان وارد شود. با این حال، قضاوت زودهنگام و بر اساس حدس و گمان، به جای ایجاد فضایی سازنده، میتواند به قطبیشدن فضا و از بین رفتن فرصتهای واقعی برای اصلاحات منجر شود.
در هر نظام دموکراتیک، به ویژه پس از پیروزی در انتخابات، همراهان و حامیان رئیسجمهور بهطور طبیعی انتظار دارند که در قدرت سهیم باشند. سهمخواهی در چارچوب منطقی و عقلانی، نه تنها امری رایج بلکه ضروری است؛ زیرا این افراد و گروهها با سرمایهگذاری سیاسی و اجتماعی خود در انتخابات نقشآفرینی کردهاند. با این حال، باید توجه داشت که این فرآیند سهمخواهی نباید به تنشهای درونی و ناامیدی عمومی منجر شود. به عبارتی، مشارکت در قدرت باید بهصورت منصفانه و متوازن انجام شود تا بتواند به انسجام ملی و تحقق اهداف دولت کمک کند. متاسفانه برخی رفتارها از سوی گروه اندک از حامیان انتخاباتی رئیس جمهور در طول روزهای گذشته بوی عملیات روانی و تلاش برای از میان بردن دیگر گروه های حامی دولت بود که امری است به شدت خطرناک و نگران کننده.
حملات و انتقادات اخیر نسبت به اسکندر مومنی، وزیر پیشنهادی کشور، بیشتر از جنس احساسات و هیجانات است تا یک نقد علمی و مستدل. اما برای ارزیابی واقعی او، لازم است که به سابقه و دیدگاههای او توجه کنیم تا متوجه شویم چرا رئیس جمهور پس از مشورت های زیاد و بررسی گزینه های متعدد، با در نظر گرفتن همه محدودیت ها و شرایط در نهایت آقای مومنی را برگزیده است. اسکندر مومنی از همدانشگاهیهای دکتر پزشکیان در دانشگاه تبریز است و این ارتباط نزدیک، او را به یکی از چهرههای مورد اعتماد رئیسجمهور تبدیل کرده است. او به عنوان یک نظامی، شاید نتوانسته باشد نظرات خود را علنی مطرح کند، اما آشنایی او با مسائل اجتماعی و نگرانیهای او از افراطگرایی در کشور نشان میدهد که او فردی با دیدگاههای معتدل و واقعبینانه است.
علاوه بر این، حمایت او از رئیسجمهور پزشکیان در دوره انتخابات، بیانگر حمایت وی از مسیر اعتدال و اصلاحات است. ارزیابی عملکرد او باید بر اساس شواهد و نتایج ملموس باشد و نه بر اساس تصورات و پیشداوریها. در نتیجه، به جای تمرکز بر روی انتقادات زودهنگام و احساسی، بهتر است منتظر عملکرد واقعی او در منصب وزارت کشور باشیم و سپس قضاوت کنیم.
در نهایت، تحلیل عملکرد کابینه چهاردهم و وزیران پیشنهادی، نیازمند صبر، دقت و بررسیهای علمی و منطقی است. احساسات و پیشداوریها تنها میتواند به تضعیف اعتماد عمومی و کاهش کارآیی دولت منجر شود. بنابراین، باید با دیدی واقعبینانه به این موضوع نگاه کرد و اجازه داد تا عملکرد دولت در عمل به وعدههای انتخاباتی سنجیده شود. این روش نه تنها به بهبود فضای سیاسی کمک میکند، بلکه فرصتهای بیشتری برای اصلاح و پیشرفت ایجاد میکند.
در شرایط کنونی، که هنوز دولت چهاردهم شروع به کار نکرده است، لازم است منتظر بمانیم و عملکرد واقعی دولت و وزرای آن را ارزیابی کنیم. از سوی دیگر، حمایت از دولت به معنای چشمپوشی از انتقادات نیست؛ بلکه باید همواره مطالبهگرانه و بر اساس تحلیلهای منطقی عمل کنیم تا بتوانیم به توسعه و پیشرفت کشور کمک کنیم.