کشاورزی شهری در مورد پرورش غذا در شهرها توسط مردم محلی است که محصولات ارگانیک خود را روی پشت بامها و باغهای محلههای شهری میکارند و دسترسی آسان به محصولات تازه را فراهم میکنند.
به گزارش ایمنا، شهرها بهدلیل وسعت زیاد، جمعیت متراکم و ساختارهای پیچیده با چالشهای جدی در مورد تغییرات اقلیمی، پایداری و انسجام اجتماعی روبهرو هستند و کشاورزی شهری میتواند به رفع این چالشها و بهبود زندگی در شهرهای بزرگ کمک کند و با افزایش انعطافپذیری آنها در برابر تغییرات آبوهوایی، کیفیت کلی زندگی پایدار شهری را بهبود بخشد.
گزارشها حاکی از آن است که بین ۱۵ تا ۲۰ درصد از محصولات کشاورزی جهان در محیطهای شهری و حومه شهری تولید میشود و تخمین زده میشود که بین ۵ تا ۱۰ درصد از تولید جهانی حبوبات و سبزیجات از کشاورزی شهری به دست میآید. کشاورزی شهری بهعنوان یکی از اجزای حیاتی توسعه پایدار شهری، چگونگی توجه شهرهای سراسر جهان به امنیت غذایی، پایداری محیطی و سرزندگی اقتصادی را تغییر میدهد.
کشاورزی شهری که بر تولید مواد غذایی در مناطق کوچک و اغلب متراکم تمرکز دارد، بهدلیل نزدیکی تولید به بازار مصرف، هزینههای جابهجایی را کاهش میدهد و امکان قیمتهای پایینتر برای محصولات را فراهم میکند.
در ایالات متحده آمریکا، شهرهای نیویورک، شیکاگو و سانفرانسیسکو در این زمینه پیشرو هستند و از باغهای کوچک اجتماعی تا مزارع مقیاس بزرگ روی پشتبامها را در بر میگیرند. ساختمانهای صنعتی متروک فرصتهای خوبی را برای کشاورزی داخلی و عمودی فراهم میکند که اغلب از فناوریهای پیشرفته استفاده میکند.
شهرهای اروپایی ازجمله لندن، آمستردام و برلین نیز شاهد افزایش پروژههای کشاورزی شهری هستند و در بسیاری از نقاط آفریقا و آسیا نیز این شیوه توسعه شهری، نقش حیاتی در تأمین غذا و در حفظ اقتصاد محلی اجرا میکند.
نکته حائز اهمیت این است که شهرها نمیتوانند برای تأمین نیازهای خود تنها به کشاورزی شهری تکیه کنند. یک شهر متوسط با یک میلیون نفر جمعیت و مساحت ۲۵۰ کیلومتر مربع همچون آمستردام، استکهلم یا ناپل برای تغذیه جمعیت خود به پنج هزار کیلومترمربع زمین نیاز دارد، با این فرض که برای تغذیه یک نفر حدود ۰.۶ هکتار یا ۱.۵ هکتار نیاز است. بهعنوان یک قانون کلی، هر کیلومترمربع از منطقه شهری به ۳۰ کیلومترمربع زمین کشاورزی برای تأمین تغذیه نیاز دارد، اما مزایای پرورش غذا در شهرها چندبرابر است.
مزارع شهری با کاهش نیاز به حملونقل و انتشار گازهای گلخانهای مرتبط با سیستمهای توزیع سنتی غذا به کاهش ردپای کربن شهرها کمک میکنند. محصولات ارگانیک که به صورت محلی رشد میکنند به کودهای شیمیایی، علفکشها و آفتکشها نیاز ندارند که باعث پایداری بیشتر و بهتر برای محیط زیست میشود.
کشاورزی شهری دسترسی به مواد غذایی سالم و محلی را در مناطق شهری که محصولات تازه اغلب محدود یا گران هستند، افزایش میدهد. این امر میتواند به کاهش فقر و ناامنی غذایی در شهرها کمک کند و دسترسی ساکنان را به غذاهای غنی از مواد مغذی با قیمتهای مقرونبهصرفه افزایش دهد.
مزارع شهری با ارائه غذا به رستورانها و کسبوکارهای محلی میتوانند با حفظ سود کسبوکارها در جامعه محلی به تقویت اقتصاد محلی کمک کنند و فرصتهای شغلی از سرآشپزها و کارکنان رستوران گرفته تا کشاورزانی که مزارع شهری را اداره میکنند و مشاغلی در فروشگاههای محلی و تحویلدهنده ایجاد کنند.
مزارع شهری میتوانند با ایجاد فضاهای سبز جذاب با پوشش گیاهی سرسبز به احیای مناطق شهری کمک کنند. آنها همچنین میتوانند بهعنوان مراکز اجتماعی پر جنب و جوش عمل کنند و فضاهایی را برای مردم ایجاد کنند تا دور هم جمع شوند و از غذاهای تازه و محلی لذت ببرند.
فضاهای سبز در شهرها نیز گرد و غبار و ذرات ریز هوا را کاهش میدهد. همچنین در تابستان با ایجاد سایه و رطوبت به خنک شدن فضاها کمک میکنند. علاوهبر این، مزارع شهری کیفیت هوای شهرها را با کاهش انتشار گازهای گلخانهای ناشی از وسایل نقلیه بهبود میبخشند.
نیاز آبی کشاورزی شهری بسیار کم است و به این ترتیب راهی کارآمد برای صرفهجویی در آب است. از سوی دیگر، زمینهای کشاورزی نیز به جذب طبیعی آب در صورت بارندگی شدید کمک میکند و به جلوگیری از سیل کمک میکند. آبی که در غیر این صورت از طریق سیستمهای فاضلاب هدر میرود، باعث رشد محصولات کشاورزی میشود و به خسارات ناشی از سیل اضافه نمیکند.
مزارع شهری فرصتهای آموزشی را برای ساکنان بهویژه جوانان و کودکان فراهم میکنند تا در مورد کشاورزی شهری و تولید مواد غذایی پایدار بیاموزند. بسیاری از کودکان در شهرهای بزرگ فرصت کمی دارند یا اصلاً فرصتی برای بازدید مکرر از طبیعت و آشنایی با دنیای طبیعی ندارند و گاهی اوقات پروژههای محلی کشاورزی شهری تنها راه ارتباط آنها با طبیعت هستند.
هر چه در شهرها پناهگاههای سبز طبیعی بیشتر باشد گونههای بیشتری در آنجا پناه میگیرند. نمونههای خوب از فعالیتهایی که تنوع زیستی را بیش از پیش تقویت میکنند، زنبورداران شهری یا پروژههایی هستند که شرایط خاصی را برای پروانهها ایجاد میکنند. مزارع شهری با ایجاد زیستگاههایی که غذا تولید میکنند و در عین حال برای حشرات و سایر گونهها مفید هستند، به ارتقای تنوع زیستی در شهرها کمک میکنند.
مزارع شهری با آوردن طبیعت به مراکز شهرها ساکنان شهرها را از شلوغی زندگی روزمره رها میکنند و مردم را به طبیعت و به یکدیگر نزدیکتر میکنند.
ارائه محصولات تازه با منابع محلی، جایگزینی برای سوپرمارکتهایی است که ممکن است همیشه در دسترس یا مقرونبهصرفه نباشند.علاوهبر این، با کاهش فاصله بین تولیدکننده و مصرفکننده، این مزارع میتوانند به کاهش ضایعات و فساد مواد غذایی و به پایداری بیشتر تولید مواد غذایی کمک کنند.
در ادامه چگونگی پیشگامی کشورهای آسیایی در ادغام کشاورزی در بافت شهری برای تأمین غذا، افزایش پایداری و تغییر شکل زندگی شهری با درسهایی برای جهان بررسی میشود. کشاورزی شهری در آسیا مجموعهای غنی از رویکردها را ارائه میکند که هر کدام با توجه به چالشها و اولویتهای منحصربهفرد فرهنگها و اقتصادهای متنوع منطقه شکل گرفتهاند.
شهرنشینی سریع و خوشههای متراکم جمعیت در آسیا، کشاورزی شهری را نهتنها به یک انتخاب بلکه به یک ضرورت تبدیل میکند و باعث ایجاد نوآوری و سازگاری در چندین حوزه کلیدی میشود به همین دلیل کشاورزی شهری در آسیا همواره در حال رشد و تکامل است و تکنیکهایی نظیر کشاورزی عمودی و هیدروپونیک در خط مقدم هستند و به محصولات اجازه میدهند تا در مجموعههای طبقاتی و محیطهای مبتنیبر آب یا هوا رشد کنند که استفاده از زمین را به حداقل میرساند و مصرف آب را کاهش میدهد.
چین از طریق سرمایه گذاری هنگفت در فناوری و حمایت قابلتوجه دولت، به یک کشور پیشرو در کشاورزی شهری تبدیل شده است. طرحهایی همچون برجهای سبز نانجینگ که زندگی گیاهی را در طراحی آسمانخراشها ادغام میکنند، نشان میدهند که چگونه کشاورزی شهری میتواند در منظر شهری ادغام شود.
دولت همچنین سیاستهایی را اجرا کرده است که توسعه کشاورزی شهری را تشویق میکند و یارانههایی را برای فناوریهایی نظیر هیدروپونیک و آکواپونیک در مناطقی که با خاک آلوده یا کمبود آب مواجه هستند، ارائه کرده است.
ژاپن با زمینهای قابلکشت محدود خود به راهحلهای خلاقانهای برای به حداکثر رساندن فضا همچون باغهای روی پشتبام و امکانات کشاورزی داخلی پیچیده روی آورده است. یکی از نمونههای قابلذکر مزرعه شهری پاسونا است، یک ساختمان اداری در توکیو که در آن کارمندان بیش از ۲۰۰ گونه میوه، سبزیجات و برنج مورد استفاده در کافه تریاهای ساختمان را کشت میکنند. این راهکار نهتنها فضای محدود را به حداکثر میرساند، بلکه استرس کارکنان را کاهش میدهد و کیفیت هوا را بهبود میبخشد.
رویکرد سنگاپور بسیار استراتژیک است و کشاورزی شهری جز مهمی از استراتژی امنیت غذایی ملی آن به شمار میآید. دولت بهدلیل فضای محدود، روشهای کشاورزی عمودی پیشرفتهای را توسعه داده است که اکنون در سطح جهانی پذیرفته شده است.
دولت از طریق کمکهای مالی و تشویقی از این نوآوریها حمایت کرده است که منجر به موفقیت مزارع عمودی شده است که از سیستمهای طبقهبندیشده برای پرورش سبزیجات در نزدیکی مناطق مسکونی استفاده میکند و نیاز به حملونقل مواد غذایی را بهشدت کاهش میدهد و در نتیجه باعث کاهش انتشار کربن در شهر میشود.
برخلاف رویکردهای مبتنیبر فناوری که در سایر بخشهای آسیا دیده میشود، کشاورزی شهری هند بهطور عمده جامعهمحور است و بر دستیابی به خودکفایی غذایی تمرکز دارد. پروژههایی همچون باغ تراست بندر بمبئی، فضاهای شهری بدون استفاده را به باغهای اجتماعی پررونق تبدیل میکنند. این پروژهها اغلب توسط سازمانهای غیردولتی حمایت میشوند و بر اشتغال زنان تمرکز میکنند و در نتیجه منافع اجتماعی و اقتصادی را به همراه دارند.
ابتکارات کشاورزی شهری تایلند اغلب شیوههای کشاورزی سنتی را با تکنیکهای مدرن ترکیب میکند و امنیت غذایی در مناطق شهری را افزایش میدهد. در بانکوک، پروژههایی همچون پارک آسمان چائو فرایا نشان میدهد که چگونه فضاهای عمومی را میتوان به مناطق سبز مولد تبدیل کرد که کشاورزی اجتماعی را تشویق میکند. این طرحها توسط شهرداریهای محلی و بخشهای خصوصی حمایت میشوند که کشاورزی شهری را راهی برای کاهش وابستگی به واردات مواد غذایی و بهبود تعادل اکولوژیکی شهری میدانند.
کشاورزی شهری در فیلیپین پاسخی سازگار به فقر و ناامنی غذایی است. شهر مانیل میزبان پروژههای باغ اجتماعی متعددی است که اغلب با حمایت مردم انجام میشوند و واحدهای دولتی محلی از طریق تأمین زمین و منابع از این پروژهها پشتیبانی میکنند. این باغها همزمان با تأمین غذا، بهعنوان پلتفرمهای آموزشی برای آموزش ساکنان شهری در مورد شیوههای پایدار و آگاهی تغذیهای عمل میکنند.
نوآوری فناوری در کشاورزی شهری در سراسر آسیا اغلب بر پایداری و استفاده کارآمد از منابع متمرکز است؛ نوآوریهایی نظیر تجزیه و تحلیل مبتنیبر هوش مصنوعی رایج هستند که نظارت بر سلامت محصول، سیستمهای آبیاری خودکار که در مصرف آب صرفهجویی میکنند و تکنیکهای مواد مغذی که عملکرد را در فضاهای کوچک به حداکثر میرساند، به عنوان عملکرد آنها شناخته میشوند. این فناوریها محدودیتهای فیزیکی محیطهای شهری را برطرف میکند و به کشاورزی شهری کمک میکند تا به یک سرمایهگذاری تجاری بادوام تبدیل شود.
از نظر اجتماعی و فرهنگی، کشاورزی شهری در آسیا برای افزایش مشارکت اجتماعی امری ضروری است، در مناطق شهری پرجمعیت، باغهای مشترک بهعنوان فضاهای اجتماعی عمل میکنند و تعاملات بین ساکنان را تقویت میکنند. این فضاها برای ساکنان شهری ارتباطی با طبیعت و درک فرآیند تولید غذا فراهم میکند که پیش از آن در محیطهای شهری مفقود بود.
کشاورزی شهری در آسیا، بهطور قابلتوجهی تحت تأثیر حمایت قوی دولت قرار دارد، کشورهایی همچون سنگاپور و چین نمونههای عالی از ابتکارات دولت محور هستند که میتواند پذیرش کشاورزی شهری را تسریع کند. برای مثال، چشم انداز «۳۰ در ۳۰» سنگاپور که هدف آن تأمین ۳۰ درصد از نیازهای تغذیهای آن به صورت محلی تا سال ۲۰۳۰ است، باعث ایجاد پروژههای کشاورزی با تکنولوژی بالا شده است.
این پروژهها بودجه قابلتوجهی از دولت دریافت میکنند و از حمایت سیاسی برخوردار میشوند که استفاده از فناوریهای پیشرفتهای نظیر ایروپونیک و رباتیک را تسهیل میکند.