عصر ایران؛ محمد حسن گودرزی- «من معتقدم که کامالا هریس می تواند به عنوان فرصتی برای دیپلماسی بیشتر با ایران در نظر گرفته شود که ممکن است شامل آغاز مجدد مذاکرات هستهای باشد. برجام زمانی اتفاق افتاد که دولت اوباما با ریاست جمهوری نسبتاً «اصلاح طلبانه» حسن روحانی همزمان شد. پیش از این، زمانی که محمد خاتمی، رئیس جمهور اسبق در قدرت بود، دولت کلینتون گشایشهایی در رابطه با ایران داشت. بنابراین دوگانه هریس/پزشکیان به شیوهای قابل مقایسه امکان پذیر است. با وجود محدودیت فعلی ایران در قبال ترور اسماعیل هنیه در تهران، فکر نمیکنم گشایش دیپلماتیک جدیدی قبل از انتخابات رخ دهد.»
این عبارات مهم ترین منکاتی است که پروفسور آرشین ادیب مقدم از جمله محققان و نویسنده مشهور جهانی در حوزه بینالملل در گفت و گو با عصر ایران بیان کرده است. هر چند گفت و گو به بهانه انتخابات پیش رو در آمریکا انجام شده ولی در واقع ما بیشتر کنجکاویم بدانیم با توجه به تغییر رییس جمهوری و دولت در ایران چنانچه در آمریکا هم این کامالا هریس روی کار بیاید احتمال احیای برجام و به تعبیر مصاحبه شونده تکرار برجام- وجود دارد یا نه.
انتخابات آمریکا قرار است 5 نوامبر برگزار شود و این دوره از یان حیث متمایز است که با اتفاقات غیرمنتظرهای همراه بوده است. از یک سو جو بایدن بعد از بروز نشانههایی از ضعف جسمانی و مشکلات سلامتی در نهایت ترجیح داد از نامزدی معاون خود، کامالا هریس دفاع و در نهایت او به عنوان نامزد دموکرات معرفی شود.
از جانب دبگر و در جناح مقابل، دونالد ترامپ در عین حالی که از ترور ناموفق خود، بهرهبرداری تبلیغاتی کرده کوشیده نظرات جوامع مختلف آمریکا به خصوص نسل جوانتر و کارآفرینان بزرگ مانند ایلان ماسک را به خود جلب کند.
در ایران هم انتخاب مسعود پزشکیان به عنوان رئیس جمهوری قابل توجه است. همچنین تغییر وضعیت نبرد در اوکراین و تحرکات نظامی و امنیتی چین در شرق آسیا، سبب شده انتخابات ریاست جمهوری امسال آمریکا از اهمیت خاصی در عرصه بینالملل برخوردار شود.
پروفسور آرشین ادیب مقدم چنان که اشاره شد از جمله محققان و نویسنده مشهور جهانی در حوزه بینالملل است. واو در حال حاضر استاد اندیشه جهانی و فلسفه های تطبیقی در SOAS، دانشگاه لندن و مدیر مشترک مرکز SOAS برای آینده های هوش مصنوعی است.
او نوشتههایی در بسیاری از زمینهها از جمله مطالعات خاورمیانه، روابط بینالملل، مطالعات پسا استعماری، سیاست تطبیقی و تاریخ نگاری داشته است. ادیب مقدم در گفت و گو با عصرایران در مورد تاثیرانتخابات ریاست جمهوری آمریکا بر سیاست جهانی از جمله روابط ایران و آمریکا صحبت کرده است:
پس از کنارهگیری جو بایدن از انتخابات ریاست جمهوری و جایگزینی کامالا هریس به نظر میرسد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا وارد مرحله جدیدی شده است. نظر شما در مورد تبلیغات انتخاباتی هر دو نامزد چیست؟
عامل نمایش بسیار شبیه است. هر دو کاندیدا فرهنگ را برای سیاست بسیج میکنند و کمپین خود را با خوانندگان برجسته، بازیگران و غیره تجهیز و هر دو سعی میکنند به طیف گستردهای از حوزههای انتخابیه که رای دهندگان در ایالات متحده را تشکیل میدهند، متوسل شوند. به طور خاص، به وضوح این موضوع وجود دارد که رای جامعه آفریقایی-آمریکایی و آمریکاییهای لاتین تبار میتواند بسیار مهم باشد، زیرا ایالات متحده معاصر نیز یک کشور "جنوب جهانی" بوده و به طور فزاینده ای چنین است. اوباما اولین تجلی این روند بود. کامالا هریس دومین نفر است.
بنابراین، حتی کمپین انتخاباتی ترامپ علیرغم سوابق ضد مهاجرتی وی و برخی نظرات افراطی که او در مورد مهاجران بیان کرد، سعی میکند آن رای دهندگان را جذب کند.
برخی معتقدند ناتوانی جو بایدن در اداره کشور باعث شد تا از مدتها پیش کامالا هریس به طور غیرمستقیم دولت را اداره کند. این نظرات تا چه حد میتواند درست باشد؟
در ایالات متحده، معاون رئیس جمهور در هر صورت نقش تعیین کنندهای دارد. اما برخی از سیاستهای پیرامون بال غربی (نامی که برای بخش اداری کاخ سفید به کار میرود) همیشه به شخصیت افراد درگیر در آن نیز مربوط میشود. به نظر میرسد که جو بایدن و کامالا هریس با هم همکاری خوبی داشتند و فضای مساعدی برای روابط نزدیک وجود داشت.
در مجموع عملکرد جو بایدن را در دوران ریاست جمهوری خود در حوزه داخلی و خارجی آمریکا چگونه ارزیابی میکنید؟
جو بایدن باراک اوباما نبود. دومی جسارت کمی برای اصلاح روابط با کوبا و ایران داشت. اوباما همچنین به طور فعال با نفوذ جناحهای راست در دولت اسرائیل، هم از نظر رویکرد آنها به فلسطین و هم از نظر نفوذ آنها در واشنگتن دی سی، مقابله میکرد. بایدن در امتداد جریانهای سیاست جهانی شناور بود، احتمالاً به این دلیل که تغییرات در نظام بینالملل و ناتوانی ایالات متحده در تعیین چیزهای زیادی را تشخیص داد. دولت بایدن به اندازه کافی واقع بین بود که نظم جهانی تغییر یافته و نقش محدودتر ایالات متحده در آن تقسیم بندی جدید قدرت در جهان را درک کند.
مهمتر از همه، تاریخ جو بایدن را به دلیل حمایت نظامی مستمر از سیاست وحشتناک دولت نتانیاهو در فلسطین و فقدان فشار واقعی به سوی راه حل دیپلماتیک برای مناقشه به شدت قضاوت خواهد کرد.
به نظر شما بزرگترین چالش کامالا هریس در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری چیست؟
جدا از چالشهای آشکار در امور بینالملل، یعنی فلسطین/اسرائیل و اوکراین، وظیفه اصلی هر رئیسجمهوری آمریکا حفظ صلح و ثبات در خود کشور، یعنی بهبود بخشی از شکافهای عمیق در فرهنگ سیاسی خواهد بود. تا ایالات متحده را از فروپاشی دور نگه دارد.
بخشهایی از جامعه ایالات متحده وجود دارند که متحد نزدیک ترامپ و مسلحاند و مایل به استفاده از خشونت برای پیشبرد اهداف خود. خشونت همیشه بخشی از سیاست بوده است. احتمالاً در کشوری مانند ایالات متحده، که اخیراً نمونهای از سوء قصد وحشتناک به دونالد ترامپ را شاهد بوده، این خشونتها بیشتر است.
با این حال من احساس میکنم در عصر الگوریتمهای رسانههای اجتماعی که به برنامههای افراطگرایان پاداش میدهند، تشدید اسپاسمهای خشونت بسیار آسانتر است. خطر واقعی این است که نهادهای دموکراتیک در ایالات متحده و جامعه مدنی قدرتمند این کشور تحت تأثیر موجی از طغیان های خشونت آمیز قرار گیرند، همانطور که پس از انتخاب جو بایدن شاهد آن بودیم.
در حزب جمهوریخواه به نظر می رسد دونالد ترامپ برخلاف گذشته دیگر انتظار یک پیروزی قاطع را ندارد. به نظر شما نقاط قوت و ضعف دونالد ترامپ در انتخابات امسال چیست؟ اگر او پیروز شود، فکر می کنید دولت دوم ترامپ چه تفاوتی با دوره اول ریاست جمهوری او خواهد داشت؟
دونالد ترامپ تا حدودی گفتار خود را تعدیل کرده که ممکن است نتیجه یک تیم مدیریت کمپین نسبتاً حرفهایتر بوده که از او میخواهد برای مرکزگراهای سیاست ایالات متحده جذاب باشد.
او همچنین از تغییرات جمعیتی در جامعه ایالات متحده آگاه است زیرا باید به آرای "جنوب جهانی" همانطور که در بالا توضیح دادم متوسل شود. من معتقدم که احساسات تفرقه افکنانه و راست افراطی او ثابت باقی میماند.
اما او در مورد آشتی ملی و رئیس جمهور شدن برای همه آمریکاییها صحبت کرده که در صورت انتخاب او ممکن است نشان دهنده رویکرد نسبتاً مرکزگراتر باشد.
به نظر شما نقش اقلیتهای نژادی و مذهبی در انتخابات ماه نوامبر در تعیین رئیس جمهور چیست؟
همانطور که اشاره شد کاملاً حیاتی است. طی چند دهه، جمعیت «غیر سفیدپوست» به ویژه آمریکاییهای لاتینتبار بر جمعیت ایالات متحده تسلط خواهد داشت. کمپین کامالا هریس به سناریوی آینده متوسل میشود، که در حال حاضر تفاوت را در انتخابات فعلی ایجاد خواهد کرد. تغییرات جمعیتی در آمریکای شمالی و اروپا یکی از دلایل اصلی برانگیخته شدن جناح راست افراطی به طرز باورنکردنی بوده و به طور فزایندهای حول پارادایمهای خشونت سیاسی روزمره سازماندهی شده است. همه این جنبشها از ریاستجمهوری ترامپ استقبال میکنند، اما از بسیاری جهات باید آنها را بهعنوان باقیماندههای دوران گذشته در نظر گرفت.
در ایران شاهد پیروزی یک اصلاح طلب به نام مسعود پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری بودیم. به نظر شما آیا میتوانیم انتظار داشته باشیم که واشنگتن به برجام یا توافق جدیدی بین واشنگتن و تهران برای کاهش تنشها قبل از انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده بازگردد؟
من معتقدم که کامالا هریس می تواند به عنوان فرصتی برای دیپلماسی بیشتر با ایران در نظر گرفته شود که ممکن است شامل آغاز مجدد مذاکرات هستهای باشد. برجام زمانی اتفاق افتاد که دولت اوباما با ریاست جمهوری نسبتاً «اصلاح طلبانه» حسن روحانی همزمان شد. پیش از این، زمانی که محمد خاتمی، رئیس جمهور اسبق در قدرت بود، دولت کلینتون گشایشهایی در رابطه با ایران داشت. بنابراین دوگانه هریس/پزشکیان به شیوهای قابل مقایسه امکان پذیر است.
انگیزه هریس بهعنوان یک انسان و سیاستمدار، تقابل داشتن و آن نوع سیاستهای قلدرمنشانهای نیست که ترامپ آن را پذیرفته است. با وجود محدودیت فعلی ایران در قبال ترور اسماعیل هنیه در تهران، فکر نمیکنم گشایش دیپلماتیک جدیدی قبل از انتخابات رخ دهد.
ریاستجمهوری کامالا هریس مطمئناً فرصتی برای چارچوببندی مجدد روابط ایران و آمریکا به دور از شبح درگیری و جنگی است که منطقه را به شکلی غمانگیز و وحشتناک فرا میگیرد. چنین فرصتهایی نادر است و به نام صلح در فلسطین و جاهای دیگر ارزش بررسی دارد.