محققان انستیتو پاستور در پاریس که تحت شرایط زیستایمنی سختگیرانهای کار میکنند، بهتازگی جعبهای قدیمی را بازگشایی کردند که حاوی چهار نمونه ویروس فلج اطفال بود. هرکدام از این نمونهها با برچسبی دستنویس روی ویالها، حدود ۶۰ سال پیش توسط آلبرت سابین، یکی از پیشگامان پژوهش در زمینهی ویروس فلج اطفال، به این مؤسسه ارسال شد.
به گزارش زومیت، چهار نمونه ویروس فلج اطفال، باید به عنوان بخشی از کمپین جهانی نابودی نمونههای قدیمی این ویروس، در گذشته نابود میشدند. اما تیم محققان پاستور در ابتدا آنها را توالییابی میکنند تا اطلاعات ژنتیکیشان حفظ شود.
اکنون، مقالهای که دربارهی توالییابی نمونههای ویروس فلج اطفال در مجله Virus Evolution منتشر شده است، احتمالی غیرمنتظره و نگرانکننده را مطرح میکند: منشأ ویروسی که سال ۲۰۱۴ کودکی چهار ساله را در چین مبتلا کرد، ممکن است یک آزمایشگاه تحقیقاتی یا مرکز تولید واکسن بوده باشد.
منشأ دقیق ویروس و شیوهی ابتلای کودک هنوز فاش نشده است، زیرا نویسندگان مقاله مراقب بودهاند تا انگشت اتهام را مستقیماً به سمت منبع خاصی نگیرند. اما مقاله تأکید دارد که نشت تصادفی ویروس فلج اطفال، حادثهای نسبتاً رایج است.
مایک فامولار، همهگیرشناس سیستمی از بنیاد بیل و ملیندا گیتس که دربارهی فلج اطفال مطالعه میکند، میگوید: «این داستان معمایی و جالب است». از آنجایی که تجزیهوتحلیل ویروس فلج اطفال کودک چینی در مؤسسهی ویروسشناسی ووهان (WIV) انجام شده است، یافتهها به طور ناخواسته جنبهی سیاسی پیدا کردهاند: در رسانههای اجتماعی و منابع محافظهکار، افرادی که از نظریهی نشت آزمایشگاهی در دنیاگیری کووید ۱۹ حمایت میکنند، از این موضوع برای مطرحکردن ادعای دیگری مبنی بر نشت ویروس فلج اطفال از مؤسسهی ووهان استفاده کردهاند؛ حتی با وجود اینکه هیچ مدرکی برای تأیید ارتباط ویروس با مؤسسه وجود ندارد.
فلج اطفال در نیمهی اول قرن بیستم، یکی از ترسناکترین بیماریهای کودکان بود و هر ساله صدها هزار کودک را فلج میکرد. پس از ساخت واکسن تزریقی فلج اطفال توسط جوناس سالک در دههی ۱۹۵۰ و واکسن خوراکی زندهی تضعیفشده توسط سابین، تعداد موارد ابتلا به شدت کاهش یافت. امروزه این بیماری در آستانهی ریشهکنی قرار دارد: دو نوع از سه سویه اصلی ویروس فلج اطفال از بین رفتهاند و نوع سوم فقط در افغانستان و پاکستان شایع است.
محققان برای کاهش خطر شیوع ویروس فلج اطفال در آینده، متعهد شدهاند که تعداد بسیاری از نمونههای ویروس فلج اطفال را که در آزمایشگاههای سراسر جهان نگهداری میشوند، نابود کنند. حتی نمونههای قدیمی مدفوع نیز که ممکن است این ویروس را در خود داشته باشند، باید نابود شوند.
معمولاً پیش از نابودی، توالی ژنتیکی ویروسها بررسی میشود، به ویژه در سویههای دارای اهمیت تاریخی که قبل از در دسترسبودن توالی ژنتیکی، مورد مطالعه قرار گرفته بودند.
سابین چهار نمونه ویروس را در سال ۱۹۶۰ برای آندره لوف، ویروسشناس مؤسسهی پاستور و برندهی جایزه نوبل ۱۹۶۵ فرستاده بود. این ویروسها در آزمایشگاه برای رشد در دماهای پایینتر از دمای بدن انسان سازگار شده بودند و سابین گمان میکرد که ممکن است پایه مناسبی برای ساخت واکسن باشند. لوف در آن زمان، در حال تحقیق روی تأثیر تب بر عوامل بیماریزا بود. به نقل از مؤسسهی پاستور، این نمونهها به عنوان «میراثی عمده برای علم و سلامت عمومی» شناخته میشوند.
اکنون مائل بسو، محقق ویروس فلج اطفال در مؤسسهی پاستور و همکارانش، دریافتهاند یکی از سویههای ویروس با نام «گلن»، شباهت ژنتیکی بسیاری به ویروسی به نام «سوکتآ» (Saukett A) دارد. سوکتآ، یکی از گروههای ویروسهای فلج اطفال است که در دهه ۱۹۵۰، در ایالات متحده ایزوله شد و همچنان در تولید واکسنهای غیرفعال فلج اطفال به کار میرود. اما گلن به شکلی شگفتانگیز، شبیه به ویروسی است که سال ۲۰۱۴ از کودک چهار سالهای در مرکز چین گرفته شد.
محققان مؤسسهی ووهان، پیشتر توالی ویروس کودک چینی را تعیین کرده و آن را «WIV14» نامگذاری کرده بودند. آنها در سال ۲۰۱۷ گزارش دادند که ویروس به سویهی «سابین ۳» شباهت دارد که برای ساخت واکسنهای خوراکی فلج اطفال به کار میرود. ویروس زندهی موجود در واکسنهای خوراکی میتواند در گردش باقی بماند و جهش یابد. تیم ووهان نتیجه گرفت که ویروس سابین ۳ که برای ایمنسازی استفاده شده بود، در نهایت به WIV14 تکامل یافت.
محققان پاستور برای درک بهتر موضوع، ویروس سوکتآ را نیز که ژنومش نسبتاً ناشناخته بود، تعیین توالی کردند. آنها دریافتند که تفاوت WIV14 با سوکتآ تنها در ۷۰ نوکلئوتید است، در حالی که در بیش از ۸۰۰ نوکلئوتید با سابین ۳ تفاوت دارد؛ بدین معنی که WIV14 از سابین ۳ مشتق نشده، بلکه از سویهای بسیار نزدیکتر به سوکتآ یا حتی از خود سوکتآ منشأ گرفته است.
نویسندگان مقاله نوشتهاند که نمونهی ویروس کودک، ممکن است به نوعی در آزمایشگاه یا مکان دیگری به سوکتآ آلوده شده باشد. اما اگر کودک واقعاً به WIV14 مبتلا بوده باشد، این ویروس فقط در صورتی میتوانست تا این حد شبیه به سوکت آ باقی بماند که برای دههها در حالتی غیرفعال، یا در مخزنی طبیعی مثل یخهای دائمی یا با توجه به سویهای که در تولید واکسن استفاده میشود، در فریزرهای مراکز تولید واکسن، باقی مانده باشد. سپس، ویروس به طریقی آزاد شده است. چنین اتفاقی لزوماً در چین رخ نداده؛ نشت ویروس ممکن است پیش از شناسایی در چین، در هر جای دیگری از جهان اتفاق افتاده باشد.
مشاور رسانهای مؤسسهی پاستور در مصاحبه با مجله ساینس بیان کرد: «در حال حاضر، نویسندگان هیچ یک از سناریوها را بر دیگری ترجیح نمیدهند، زیرا هیچ استدلالی علمی برای حمایت از یک سناریو نسبت به دیگری وجود ندارد.»
فامولار نیز با نظر محققان مؤسسهی پاستور موافق است، اما سایر محققان به فرضیهی نشت ویروس تمایل بیشتری دارند. آدام لورینگ، ویروسشناس تکاملی از دانشگاه میشیگان و ویراستار مقاله، میگوید رخدادن خطا در آزمایشگاه همیشه یکی از احتمالات است. اما به نظر میرسد که نشت از مرکز تولید واکسن محتملتر باشد. او میگوید: «من کاملاً متقاعد شدهام».
رولاند ساتر که تا سال ۲۰۲۰ سرپرستی تحقیقات پروژه ابتکار جهانی ریشهکنی فلج اطفال را بر عهده داشت، معتقد است که فرضیهی نشت از آزمایشگاه محتملتر است، اما میافزاید که نشت لزوماً از مراکز تولید واکسن اتفاق نمیافتد. او میگوید سویههای فلج اطفال «سوکت» برای تولید واکسنهای غیرفعال فلج اطفال در اروپا استفاده میشوند، اما تولیدکنندگان در چین، ژاپن و کره از سویههای تضعیفشدهی «سابین» در واکسنهای غیرفعال خود استفاده میکنند.
ساتر میگوید دانشگاههایی که ویروسشناسی تدریس میکنند، میتوانند منشأ دیگری برای نشت ویروس باشند. او استدلال میکند: «کنترل سویهی فلج اطفال سوکت بسیار سادهتر است، احتمالاً به همین منظور، همچنان در بسیاری از مکانها برای تدریس ویروسشناسی استفاده میشود.» ساتر میافزاید شناسایی منابع نشت ویروسها و هرگونه افشاگری در این زمینه، دارای اهمیت بسیاری است. او میگوید اگر مقالهی آنها هماکنون موجب آغاز تحقیقات در چین شده باشد، تعجب نخواهد کرد. البته، نتیجهی چنین تحقیقاتی ممکن است هرگز افشا نشود.
مؤسسهی ووهان که محل توالییابی ویروس WIV14 کودک چهار ساله است، در دوران دنیاگیری کووید ۱۹ مظنون اصلی اتهامهای مربوط به نشت آزمایشگاهی کرونا بود. اما اکنون هیچ مدرکی برای اثبات نشت ویروس WIV14 از مؤسسهی ووهان وجود ندارد.
لورینگ میگوید: «متأسفانه مردم این موضوع را به عنوان نشت آزمایشگاهی تعبیر میکنند و سریعاً به نتیجه میرسند. تنها کاری که در آزمایشگاه انجام شد، ایزولهسازی ویروس، توالییابی و بارگذاری اطلاعات آن بود. اما نشت آزمایشگاهی، ممکن است پیش از این و در مکانهای دیگری رخ داده باشد.»
مؤسسهی ووهان به درخواست برای اظهارنظر پاسخ نداد. همچنین، بسیاری از ویروسشناسان و متخصصان فلج اطفال، شاید به دلیل حساسیت موضوع، از اظهارنظر خودداری کرده یا به درخواستهای مجله ساینس پاسخی ندادند. مؤسسهی پاستور به سؤالات پاسخ داد، اما مصاحبه با نویسندگان مقاله نیز امکانپذیر نبود. البته، حتی در صورت تأیید نشت ویروس از آزمایشگاه یا کارخانهی تولید واکسن، این اولین باری نیست که چنین اتفاقی رخ میدهد.
در دهه ۲۰۰۰، سویهای آزمایشگاهی به عنوان عامل ابتلای چند کودک در هند، مشکوک بود. در سال ۲۰۱۴، یک کارخانهی تولید واکسن در بلژیک به طور تصادفی میلیاردها ذره ویروس فلج اطفال را وارد سیستم فاضلاب کرد، اما هیچ عفونت انسانیای گزارش نشد. در سال ۲۰۱۷، نتیجهی آزمایش ویروس فلج اطفال یکی از کارکنان کارخانهی تولید واکسن در هلند، پس از نشت تصادفی در اتاق تولید واکسن، مثبت شد. او بیمار نشد، اما تا زمانی که دیگر ناقل ویروس نبود، در قرنطینه نگه داشته شد. در سال ۲۰۲۲، یکی دیگر از کارمندان همان مرکز مبتلا شد.
مراکز تولید واکسن مقدار زیادی ویروس را پرورش میدهند و این عمل شانس نشت ویروس را افزایش میدهد، زیرا ویروس بسیار مقاوم است. لورینگ میگوید: «وقتی مقدار زیادی ویروس وجود داشته باشد، حتی در صورت نشت مقداری بسیار اندک، شانس بقای ویروس افزایش مییابد.»
لورینگ میافزاید که در زمان مطالعهی تکامل ویروس فلج اطفال، با وجود تدابیر ایمنی فراوان، او اغلب نگران انتقال ویروس بود: «وقتی اولین فرزندم به دنیا آمد، قبل از اینکه واکسن را دریافت کند، حتی لباسم را جلوی درب خانه در میآوردم و کفشهایم را در خانه نمیپوشیدم.»