سال گذشته يك روز وقتي داشتم از خيابان رد ميشدم، مردي از كنارم عبور كرد و ما به هم خورديم و دعوايمان شد. آن مرد سه سيلي به صورتم زد و رفت، اما من موضوع را فراموش نكردم و چنان كينهاي از آن شخص به دل گرفتم كه مصمم شدم او را بكشم.
کد خبر: ۱۸۷۶۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۱۰