«قراول» در لغت به معنای دیدهبان و نگهبانی که در برج و باروی اطراف شهر کشیک میدهد، است و قراولخانه به محلی که نگهبانان در آن قرار میگرفتند اطلاق میشد. قراولخانهها شبیه پادگانهای امروزی بودند که علاوه بر ایجاد نظم، محل استراحت قراولها و همچنین محل نگهداری سلاح و اسب و انبار تجهیزات نظامی نیز بودند. گاهی هم سر راه شهرها ماموران قراولخانهها عوارض و مالیات دولتی را از کشاورزانی که محصولات خود را برای فروش به شهر میبردند، میگرفتند.
به گزارش همشهری آنلاین، نصرالله حدادی، تهران پژوه، درباره قراولخانه محله اودلاجان میگوید: «در زمان آقا محمدخان که محله اودلاجان جزء محلههای اعیاننشین تهران بود و کاخ گلستان در نزدیکی این محل قرار داشت، شاه برای محافظت از اطرافیانش در این محل یک قراولخانه ساخت که تا مامورانش حراست از شهر و کاخ شاه را بر عهده بگیرند.»
در زمان پادشاهی ناصرالدینشاه و صدارت میرزا تقیخان امیرکبیر برای نظم دادن به اوضاع شهرها این امیرکبیر بود که پیشنهاد افزایش قراولها را به شاه داد تا با کمک ماموران نظم و نسق مطلوبتری به شهر ببخشد.
حدادی ادامه میدهد: «خیابان اصلی پامنار اما تا حکومت رضاشاه یک گذر تنگ و تاریک بود که با طرح خیابانکشی شهر تهران طبق نقشههایی که داشتند این خیابان عریض شد و قراولخانه محله اودلاجان تخریب شد و از بین رفت. در آن زمان محل قراولخانه یک محیط بزرگ نبود بلکه بیشتر شبیه یک خانه تقریبا ۱۰۰۰ متری بود که سربازان و اسلحه در آن نگهداری میشد.»
داریوش شهبازی، تهران پژوه، نیز درباره قراولخانهها چنین توضیح میدهد: «اگر بخواهیم قراولخانهها را با امروز مقایسه کنیم چیزی شبیه کلانتری یا پاسگاه پلیس بودهاند. پیش از اینکه تهران بخواهد صاحب نظمیه و پلیس باشد داخل حصار صفوی که کوچکتر از حصار ناصری بود قراولخانه وجود داشت. در دوره ناصری بهخصوص امیر کبیر به قراولخانه ها بیش از پیش توجه شد و به این ترتیب حدود ۴۰ قراولخانه ایجاد شد.
در دروازه های تهران و در خود محلات نیز قراولخانه داشتیم، مثلا در کوچه لوطی صالح. ضوابطی نیز برای قراولخانه ها وجود داشت. یکی اینکه قراولها نباید بنشینند. دیگر اینکه، زمانی که اذان گفته میشد، برای احترام به شریعت مقدس اسلام، اگر قراولچی ایستاده بود باید تا پایان اذان رو به قبله می ایستاد و پیشفنگ میکرد؛ این جزء دستورات بود.»
یکی از وظایف قراولخانهها پاسداری از امنیت مردم محله و جلوگیری از تردد افراد مست هنگام شب بود. از یک ساعتی منع تردد وجود داشت و به جز قراولها کسی اجازه عبور و مرور نداشت.
شهبازی با این توضیح، ادامه میدهد: «در دوران امیر کبیر، درباره جمعیت تشکیل دهنده قراولخانه ها در اسنادی که موجود است چنین گفته میشود که هر قراولخانه ۱۲ نظامی داشت که اهل قشون بودند. به جز اینها، یک صاحبمنصب شمشیربند، یک نویسنده، دو طبال و یک شیپورچی هم بودند و تعدادی نظامی که کشیک میدادند و لباس خاصی داشتند.
قراولخانهها بعد از قتل امیرکبیر نظم و انضباط سابق را از دست دادند تا اینکه ناصرالدین شاه به فرنگ سفر کرد و کنت را با خودش به تهران آورد و قراولخانه ها جمعآوری شدند و نحوه جدیدی از نظم پلیس برقرار میشود.»