امام علي (ع) مي فرمايد: « المَوت بابُ الاخِرَة/ مرگ دروازه آخرت است/ غررالحکم: ۳۱۹»
دروازه اي که روزي به روي همه باز خواهد شد تا محلي باشد براي عبور از دنياي فاني به دنياي جاويد. از لحاظ روان شناختي، بي شک «مرگ» معاني متفاوتي براي افراد مختلف دارد؛ مفهومي که از مرگ در سنين مختلف وجود دارد نيز متفاوت و مختلف است، براي مثال درک يک کودک 5 ساله از مرگ، با يک نوجوان 15 ساله بسيار متفاوت است.
روبه رو شدن با مرگ در ميان اقشار و سنين مختلف متفاوت است، گرچه برخي افراد بزرگسال از مرگ غافلند اما به آن آگاهند. مرگ امري است که هيچ فردي را از آن گريزي نيست و طبق آيه شريفه «کلُ نفسٍ ذائِقة المَوت» هر وجودي مزه مرگ را خواهد چشيد . اما اين امر حتمي و اجتناب ناپذير، نزد کودکان چگونه است ؟
کودکان نيز همانند بزرگسالان در اثر از دست دادن عزيزان خود غمگين مي شوند و براي انطباق مجدد با محيط به زمان نياز دارند. در بعضي موارد ديده مي شود که وقتي کودک، پدر، مادر، خواهر يا برادر خود يا حتي پدربزرگ يا مادربزرگ را از دست مي دهد، واکنش فوري نشان نمي دهد. شايد بسياري از اطرافيان تصور کنند که او مرگ را نمي فهمد و يا اين که توانسته است آن را بپذيرد. در صورتي که واکنش کودکان نسبت به پديده هاي اطراف گاهي با تاخير بروز مي کند.
معمولا اين گونه وقايع براي کودکان بسيار دردناک است، شايد به طور ناخودآگاه بروز نکند، اما در ضمير ناخودآگاه آنان باقي مي ماند و در زماني ديگر به صورت رفتارهايي که نشان دهنده سوگ دروني است آشکار مي شود. اما به واقع خردسالان و کودکان چه مفهومي از مرگ در ذهن دارند؟
تصور آنها از پايان زندگي دنيوي چيست؟
نحوه روبه رو شدن آن ها با مرگ عزيزان شان به چه شکلي است؟
اين ها سوالاتي است که بي شک ذهن بسياري از افرادي را که در اطراف شان کودکي داغدار دارند به خود مشغول کرده است، اين که چطور مي توان با کودکي که عزيز از دست رفته دارد رفتار کرد تا بتواند با اين موضوع کنار بيايد و درگير تبعات سوگواري و غم از دست دادن عزيز خود نشود.
فرآيند سوگواري و مراحل آن
پاسخ به اين سوالات و ارائه توصيه ها و توضيحات درباره برخورد با کودکان داغدار را به رضا آذريان کارشناس ارشد علوم تربيتي و مشاور خانواده واگذار کرديم، او در گفت و گو با خراسان مي گويد: همه مي دانيم که مرگ عزيزان به عنوان يک پديده انکار نشدني در مسير زندگي همه انسان ها رخ مي دهد، فرآيند سوگ که معمولا بين 6 تا 12 ماه طول مي کشد، مراحل مختلفي را شامل مي شود؛ در مرحله اول که انکار نام دارد، فرد مرگ عزيزش را نمي پذيرد و آن را باور نمي کند، سپس وارد مرحله «خشم» مي شود که طي آن با ابراز عصبانيت خويش به مسببان احتمالي واقعه، خشم خود را نشان مي دهد، مرحله بعد که نسبتا طولاني تر از دو مرحله قبلي است، «غم» نام دارد و مرحله بروز علايم افسردگي در فرد است که در صورت طولاني شدن، بايد آن را جدي گرفت، در مرحله آخر نيز که «پذيرش» ناميده مي شود فرد با مرگ عزيزش تقريبا کنار مي آيد. اين مرحله را بعضي افراد به اشتباه ، فراموشي مي نامند.
سوگواري و کودکان
آذريان در ادامه، سوگواري پس از مرگ اعضاي خانواده را از منظر کودکان بررسي مي کند: « درباره کودکان بايد گفت که آن ها معمولا آمادگي روبه رو شدن با واقعه مرگ را ندارند و بر اين اساس نمي توانند دوره سوگ را مطابق مراحلي که گفته شد به طور طبيعي طي کنند و در برخي موارد علايم مختلفي را نظير اضطراب، ترس، بي اشتهايي و... از خود نشان مي دهند. اين علايم يعني اين که کودک نتوانسته است هيجان هاي دروني اش را بيرون بريزد.»
7 توصيه براي رفتار با کودکان داغدار
اين مدرس دانشگاه در حوزه علوم تربيتي سپس توصيه هايي براي رفتار با کودکاني که عزيز از دست رفته اي دارند مطرح مي کند و مي گويد: بدون شک با توصيه هايي که در ادامه ذکر مي شود، در کودکان که به طور طبيعي در اوايل فقدان عزيزان بهانه هاي فراوان مي گيرند، به مرور زمان احساس جديدي که حاصل تطابق با شرايط جديد است به وجود خواهد آمد؛ به عبارت ديگر، جايگزيني در عواطف کودک خيلي سريع تر صورت مي گيرد.
آذريان در ادامه، 7 توصيه براي رفتار با کودکان داغدار مطرح مي کند:
۱ - او را در فرصت هاي مناسب همراه با سکوت در آغوش بگيريد: اين کار براي تقويت حس همدردي و همدلي موثر است.
۲ - براي کودک داستان بخوانيد: براي کودکي که عزيز از دست رفته اي دارد داستان هايي که شخصيت هاي آن شبيه شخصيت هاي زندگي واقعي کودک باشد، تعريف کنيد. اين کار کمک زيادي به برون ريزي عاطفي او مي کند. همچنين مي توانيد از او بخواهيد بعضي قسمت هاي داستان را ادامه دهد و تعريف کند.
۳ - همراه با کودک نقاشي کنيد: اين که شما همراه با کودک داغدار مشغول نقاشي کردن شويد به دليل بيان احساساتش درباره افرادي که تصويرشان را نقاشي مي کند مي تواند موثر باشد.
۴ - همراه با او آلبوم عکس هاي خانوادگي و آلبوم خودش را مرور کنيد: اين کار باعث مي شود خاطرات مربوط به فرد فوت شده را با هم مرور کنيد.
۵ - هرگز از او نخواهيد که عزيز از دست رفته اش را فراموش کند: اين کار ممکن است در او احساس گناه ايجاد کند. در مقابل نقش فرد ديگري را که در زندگي او جايگاه مهمي دارد پر رنگ تر کنيد.
۶ - همراه با کودک به زيارت اهل قبور برويد: اين کار براي صحبت کردن با عزيزي که از دست داده است، در فواصل زماني مناسب، مفيد است و به کودک کمک مي کند با موضوع کنار بيايد.
۷ - همدردي را به کودک بياموزيد:آذريان در پايان اين گفت و گو تاکيد مي کند که بايد به کودک همدردي را آموخت: «کودک بايد بفهمد که او تنها کسي نيست که عزيزي را از دست داده است و افراد ديگري هم سوگوارند و او مي تواند براي آن ها نقش حمايتي داشته باشد. با اين کار او مي فهمد به دليل وجود افراد سوگوار ديگر نمي تواند از اين موقعيت ناراحت کننده براي جلب توجه، از رفتار عاطفي ديگران سوء استفاده کند. در عين حال روحيه کودک بسيار شکننده است و نقش حمايت و نظارت و عطوفت اطرافيان بايد حد و مرز شناخته شده اي داشته باشد.»
آنچه نبايد به کودک داغدار گفت
کودک درباره فرد از دست رفته سوال خواهد کرد. بهتر است به سوال هايش پاسخ داده شود. کودک مي خواهد بداند چه اتفاقي افتاده است. از دادن جواب هايي با جمله هاي کوتاه بپرهيزيد.
نگوييد: «مادرت مرده و ديگه نيست.» فکر نکنيد درد و ناراحتي شما، از او بيشتر است يا اين که او هنوز کوچک است و نمي فهمد.
موقعيتي را براي صحبت با او فراهم کنيد. او را در آغوش بگيريد، يا دستش را در دست بگيريد. برايش توضيح دهيد فردي که فوت کرده، ديگر در کنار او نيست.
برايش توضيح بدهيد اين در کنار او نبودن به چه معناست. برايش توضيح دهيد فرد فوت شده نمي تواند برگردد و کسي نمي تواند در اين مورد کاري انجام بدهد.
به او نشان بدهيد چه قدر متاسف هستيد و اطمينان بدهيد از او حمايت و محافظت خواهد شد.
برخي با جمله هاي کليشه اي سعي مي کنند کودک را آرام کنند. مثلا مي گويند «هميشه خدا اونايي که خيلي خوب هستند رو پيش خودش مي بره.» گفتن چنين جمله اي، دنيايي از اضطراب را براي کودک به همراه خواهد داشت: يعني کساني که الان هستند و نمرده اند خوب نيستند؟ يا افراد خوبي که هستند و او خيلي دوستشان دارد هم به زودي خواهند مرد؟
به کودک نگوييد فرد از دست رفته، به سفر رفته است. چنين حرفي پيامدهايي دارد. او هميشه منتظر خواهد بود که فرد فوت شده روزي از سفر برگردد.
همچنين اگر کودک سن بسيار کمي دارد به او نگوييد که مثلا: «خدا مادرت را پيش خودش برده» چرا که ممکن است با اين جمله اين تصور اشتباه در کودک به وجود بيايد که خدا عزيزانش را به ناحق از او گرفته است.
منبع: ماهنامه سپيده دانايي