همه پيشرفتها و سير صعودي بشر امروزي به نحوي به
يادگيري وي مربوط مي شود. اين بدان معناست كه انسان از طريق يادگيري ، رشد
فكري مي يابد و از طرفي خود يادگيري نيز از رشد فكري تاثير مي پذيرد؛
نتيجتاً مي توان اين گونه گفت كه پيشرفتهاي بشري مديون رويدادي به نام
يادگيري است .
-
راه کارهایی برای متعادل کردن سبک های یادگیری در هر بعد: یادگیرندگان حسی:
اگر شما زیاد به حس های خود متکی هستید، احتمالا مطالب آشنا را ترجیح می
دهید و به جای جذب و تطبیق با شرایط جدید، روی واقعیت هایی تمرکز می کنید
که آنها را می شناسید. بهتر است که در جستجوی فرصت هایی برای یادگیری
اطلاعات تئوری باشید و سپس برای آنها مصداق هایی در واقعیت آشنا پیدا کنید.
یادگیرندگان شهودی: اگر شما بیش از حد به
شهود متکی هستید ، در خطر از دست دادن جزئیات مهم هستید. این مسئله می
تواند به ضعف در تصمیم گیری و حل مسئله منجر می شود. خودتان را وادار به
یادگیری حقایق یا یادآوری داده هایی کنید که به شما کمک می کند به دفاع یا
نقد از یک تئوری یا روش مورد استفاده تان کنید. شما ممکن است نیاز داشته
باشید با سرعت کم حرکت کنید و به جزئیاتی نگاه کنید که تا کنون آنها را
نادیده می گرفتید.
یادگیرندگان دیداری: اگر شما
بیش از کلمات، بر تصاویر و نمودارها تمرکز می کنید، خودتان را در معرض
آسیب جدی قرار داده اید زیرا اطلاعات کلامی و نوشتاری هم چنان مهم ترین
انتخاب است. یادداشت برداری را تمرین کنید و در جستجوی فرصت هایی برای
توضیح اطلاعات به دیگران از طریق کلمات باشید.
یادگیرندگان کلامی:
زمانی که اطلاعات در قالب تصاویر و نمودارها ارائه داده می شود ، یادگیری
سریع تر اتفاق می افتد. اگر شما بتوانید مهارت خود در این زمینه را بهبود
بخشید به میزان قابل توجهی نیاز به زمان کمتر برای یادگیری مطالب خواهید
داشت. به دنبال فرصت هایی برای یادگیری از طریق دیداری - شنیداری باشید.
زمانی که یادداشت می نویسید، اطلاعات را براساس مفاهیم گروه بندی کنید و
برای ارتباط دادن مفاهیم با یکدیکر از نشانه های تصویری استفاده کنید.
یادگیرندگان فعال:
اگر شما قبل از فکر کردن عمل می کنید احتمال دارد که در مورد مطلب خوانده
شده پیش داوری کنید. شما نیاز دارید که زمانی را برای تمرکز روی جزئیاتی
بگذارید که قبل از رسیدن به قضاوت و نتیحه گیری به آنها نیاز دارید.
یادگیرندگان انعکاسی:
اگر شما خیلی زیاد فکر می کنید، در این خطر هستید که هیچ کاری انجام
ندهید. بهتر است خودتان را در فعالیت های گروهی تصمیم گیری مشارکت دهید و
تلاش کنید اطلاعات خود را در یک زمینه به صورت کاربردی به کار ببرید.
یادگیرندگان جزء نگر:
زمانی که شما مطالب را به بخش های کوچک تر تقسیم می کنید بهتر می تواند
در فرایند حل مسئله مشارکت کنید. اما در برخی موارد می تواند مانعی بر سر
راه در انسجام مطالب در ذهن شما باشد. خودتان را وادار کنید به این سوال
پاسخ دهید که مطالب را چگونه می توانید به یک هدف کلی ارتباط دهید؟
یادگیرندگان کل نگر:
اگر در نظر گرفتن تصویر بزرگ برای شما آسان است این خطر وجود دارد که قبل
از راه رفتن بدوید. بهتر است زمانی را اختصاص دهید تا به همه جزئیات
بپردازید و قبل از گرفتن نتیجه و تصمیم تمام مراحل حل مسئله را انجام دهید.
سبکهای یادگیری تکانشی و تاملی
نام دیگر این سبکهای یادگیری ˒˒سرعت شناختی˓ است. این سبک نشانگر آن است
که فراگیران به تکالیف شناختی با چه فوریت و سرعتی پاسخ می دهند. فراگیران
تکانشی ضمن اشتباهات قابل ملاحظه، به سرعت کار می کنند، در حالی که
فراگیران تاملی به کندی دست به فعالیت می زنند و مرتکب اشتباهات کمتری می
شوند.
فراگیران تکانشی به سوالهایی که از آنان پرسیده می شود،با
اولین جوابی که به ذهنشان می رسد، پاسخ می دهند و تنها چیز مهم برای آنان
سریع جواب دادن است. در مقابل فراگیران تاملی پیش از حرف زدن فکر می کنند و
به جای سریع جواب دادن،ميگنا دات آي آر،ترجیح می دهند که وقت صرف کنند و
تا آنجا که ممکن است جواب درست بدهند. از ابتدا که مفهوم سرعت
شناختي مورد توجه قرار گرفت، بیشتر بر سرعت پاسخی دهی مبتنی بود، ولی بعدها
ویژگیهای کیفی دیگری که بر صحت پاسخ دهی تاثیر می گذارند، در نظر گرفته
شد. چون فراگیرانی وجود دارند که پاسخهای سریع و درست یا پاسخهای کند و
نادرست می دهند.
به عبارت دیگر افرادی که سریع پاسخ می دهند، ضرورتا به
علت تکانشی بودن آنها نیست، بلکه ممکن است به موضوع تسلط بیشتری داشته
باشند. یا آنان که کند جواب می دهند، ممکن است به علت عدم تسلط آنها
برموضوع یاد گیری باشد، نه لزوما تاملی بودن آنها. ازلحاظ پدیدآئی این دو
سبک، پژوهشها حاکی از آنند که خانواده و مدرسه در شکل گیری آنها نثش موثری
ایفا می کنند. برخی از یافته ها نشان می دهند که پسران تکانشی که یک سال را
در کلاس یک معلم بسیار تاملی می گذرانند، خودشان نیز به صورت تاملی تغییر
می یابند (کاگان، پیرسون به نقل از لیف).
نکته قابل تامل درباره
دو سبک تکانشی و تاملی این است که هیچ یک از آنها به خودی خود بر دیگری
برتری ندارد. زیرا موفقیت در هر موقعیت یادگیری به تعامل و انطباق بین سبک
یادگیری مورد استفاده فراگیران و ویژگیهای تکلیف یادگیری بستگی دارد.
ساختارهای تکالیف یادگیری به گونه ای هستند که برخی دیگر سبک تکانشی را می
طلبند. به عنوان مثال در حل مسائل ساده که فقط دارای یک جواب درست باشد،
فراگیران سبک تاملی موفق تر از فراگیران تکانشی بودند ولی در مورد مسائل
پیچیده شامل ابعاد مختلف و دارای چندین جواب محتمل، فراگیران تکانشی که به
سرعت درست ترین راه حل ها را مورد ملاحظه قرار می دارند، از یادگیران
تاملی افراطی که راه حل ها را به طور منظم یکی بعد از دیگری وارسی می
کردند، ومقدار زیادی وقت صرف راه حل های غیر محتمل می کردند، موفق تر
بودند.
مطالعات ويتكين و ديگران
مطالعات با ارزشي را ويتكن و همكارانش در طول سال 1971 انجام داده اند . بر
طبق اين مطالعات، يادگيرندگان براي روبروشدن با عوامل محيطي خود سبكهاي
حسي را بر مي گزينند. به عنوان نمونه، درك انسان وابسته به زمينه تحت تاثير
شرايط اطراف او و درك انسان مستقل از زمينه جدا يا مجزا از اطرافش شكل مي
گيرد . ويتكين و همكارانش در همان سال 1971 آزموني را تهيه كردند كه با
آن ميتوان افراد وابسته به زمينه و مستقل از زمينه را از يكديگر تشخيص داد.
اينآزمون آزمون اشكال نهفته [19] نام دارد .
كار ويتكين كه بر اساس
35 سال پژوهش روي تقريباً 2000 موضوع شكل گرفته به اين منظور است كه
پژوهشگران آموزش و پرورش درباره آزمون اشكال نهفته آگاهي پيدا كنند و
بدانند كه اينآزمون بر مبناي پژوهشهاي روانشناسي براي اجراي امور آموزشي
تهيه شده است . گريتي [20] (1985 ) معتقد است؛ اين گونه تفاوتهاي فردي
ويژگها و رفتارهاي دروني به عنوان مباني براي سبك هاي مختلف يادگيري به كار
گرفته مي شوند. آگاهي از چنين تفاوتهايي ميتواند كار مربيان آموزش و پرورش
را در ارتباط با يادگيرندگان و ساختارهاي وظايف يادگيري و محيط آسان سازد .
به نظر مي رسد كه بهترين زمان براي استفاده آزمون اشكال نهفته وقتي
است كه يك متخصص آموزش و پرورش سعي در اندازه گيري سبك مستقل از زمينه را
در يك متن دارد و مي خواهد بداند تا چه حد يك فرد ميتواند حواس پرتي هايي
را كه اشخاص ديگر از طريق اطلاعات به او ارائه داده اند ناديده بگيرد .
(نوروزي ، 1382)
--