۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴:۱۸
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۴۰۹۷۹۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۱ - ۱۵-۰۵-۱۳۹۴
کد ۴۰۹۷۹۸
انتشار: ۱۱:۱۱ - ۱۵-۰۵-۱۳۹۴
گفت و گو با خواننده و سرپرست گروه «آقای سماع»

«آقای سماع» از کنسرت اش می گوید

در آستانه برگزاری کنسرت «گروه آقای سماع» در امشب و فرداشب با خواننده و سرپرست این گروه گفت و گو کرده ایم.
عصر ايران؛ سعيد شفيعي- مرداد ماه امسال گروه‌های مختلفی در سالن‌های پایتخت روی صحنه می روند که از آن جمله گروه "آقای سماع" است که امشب و فردا شب - 15 و 16 مرداد - در تالار رودکی به اجرا می‌پردازند.

از نام این گروه مشخص است که محتوای موسیقایی و اجرای این گروه با اشعار مولانا و مفاهیم عرفانی سر و کار دارد. فرهنگ عرفانی‌ یی که در ایران بسیار غنی است و بخش مهمی از موسیقی صوفیانه ایران به شمار می‌آید.

        
بخش فرهنگ و هنر «عصر ایران» در ادامه گفت و گوهای ویژه خود با چهره های فعال در بخش موسیقی پس از گفت و گوی مفصل با سیامک آقایی، داود آزاد و نيما رمضان این بار به سراغ اميرحسين حسني نيا خواننده و سرپرست گروه «آقای سماع» رفته است.

در مورد اجرای پیش رو در تاریخ 15 و 16 مرداد ماه   در تالار رودکی توضیح مختصری می‌دهید؟

پروژه موسیقیایی آقای سماع کمتر از یک سال است که تشکیل شده و تصمیم دارد تفکری که پشت موسیقی است را به جلو ببرد و ابزارش هم موسیقی و سماع است. اجرای پیش رو هم یک قدم به جلو در این روند پروژه آقای سماع است.

با توجه به استقبالی که از کنسرت قبلی شما شد، در این اجرا در نظر دارید کدام قطعات را اجرا کنید؟ قطعات جدیدی در نظر دارید یا همان آهنگ‌های کنسرت سال پیش را اجرا می‌کنید؟

قطعات قدیم به علاوه قطعات جدید با هم.

آهنگسازی این قطعات هم برعهده خودتان است؟

بله.

 در مورد نام گروه و ایده شکل گیری و انگیزه اصلی تان برای تشکیل آن برایمان بگویید.

 متشکرم که این سوال را پرسیدید. اجازه دهید کمی راحت‌تر صحبت کنم، کمتر کسی از من پرسیده است که آقای سماع یعنی چه؟ عده ای می پرسند به چه علت جنسیت تعیین کرده‌اید و آن را آقا گفته اید؟ من فرزند جایی هستم که در محله های آن، به کسی که خوب می‌شنید و به درددل مردم و مشکلات مردم خوب گوش می‌داد به او می گفتند که پیش آقا برو. آقای محل کسی بود که دو گوش داشت و یک دهان. کسی بود که می توانست بیشتر بشنود. سنگ صبور مردم بود و مشکلات آنان را حل می‌کرد. آقای سماع همان آقای قدیم خودمان است، با همان اصالت. همان آقایی که چه زن، چه مرد، چه مدیر مدرسه و چه بقال محل، وقتی از او خواسته‌ای داشتند حداقل کار این بود که شنونده خوبی بود. خوب گوش می‌کرد و سعی می کرد مشکلات را حل کند. آقای سماع چون به همه کمک می‌کرد، پس کینه‌ای هم نداشت. آقای سماع کسی است که در لحظه زندگی می‌کند. آقای سماع کسی نیست که در ذهن خود مدام، فکر کند که فلانی این طور و آن جور است. حالا فرض کنید که ما یک پروژه داریم به عنوان آقای سماع، یعنی ما آمده‌ایم که بیشتر بشنویم، نه اینکه شنونده به کنسرت ما بیاید. تمام داستان آقای سماع همین نگه داشتن مخاطبانش در لحظه است. ما دوست نداریم که کسی به کنسرت ما بیاید تا به ما امتیاز بیست یا صفر دهد، ما به دنبال آن هستیم که کسی که به کنسرت ما می آید احساس کند به موزه آمده است. شما از بودن در موزه لذت می برید، به آن امتیاز نمی‌دهید یا موزه ها را باهم مقایسه نمی‌کنید. این ذات هنر است. آن آقای محل ما هم هنرمند بود. آقای سماع هم سعی دارد به سمت آن هنرمندی پیش رود و این ادعا را دارد. بنابراین وقتی روی صحنه می‌آید و کار خود را عرضه می کند مدعی آن کار است و امیدوارم در این کار موفق باشیم.

در مورد اعضای گروه و سازهایی که می نوازند توضيح دهيد.

آقای سماع پروژه ای است که قرار است با نوازندگان و خوانندگان بین‌المللی در آینده نزدیک هم همکاری کند. به همین منظور ایده شکل‌گیری ساختار اصلی گروه، ارکستری است که بتواند هر نوع موسیقی‌ای را کار کند و بتواند با هر نوازنده ای از هرجای دنیا فعالیت کند. نوازندگان‌مان هم اکثرا نوازندگان درجه یکی هستند و در گروه های بسیار خوبی می‌نوازند. وحید قاسمی که نوازنده کوبه‌ای هستند و با آقای محسن یگانه و محمد اصفهانی کار کرده‌اند و در آن گروه‌ها پرکاشن می‌نوازند ولی در گروه ما درامز می‌نوازند. امیرحسین جعفری گیتاریست گروه که با بابک بیات و پیروز ارجمند کار کرده و از نوازندگان قدیمی گیتار هستند. سینا مشفقی که سی دی های زیادی بیرون دارند و با آقای شعاری همکاری کرده‌اند. علیرضا مقراضی که اکنون در چندین ارکستر فعال هستند. و راحله فیروزی که همخوان هستند.

در مورد جنس موسیقی خود توضیح می‌دهید؟ با توجه به حالت ذکرگونه‌ای که نوع موسیقی شما دارد، چه عناصری برای شما در این سبک موسیقی شاخص‌تر است؟

باز هم سوالی پرسیدید که کمتر پرسیده می شود! همه از ما می پرسند آیا مشکل مجوز ندارید؟ چه سختی‌هایی دارید؟ یا چطور بلیت می‌فروشید؟ که همه سوالات فرعی است. شما وقتی مصاحبه با موزیسین ها در ایران و اروپا را می شنوید کاملا متفاوت است در آنجا همیشه از مسائل فنی صحبت می کنند و در اینجا همیشه از مشکلات.

در حقیقت فلسفه ای که داخل آقای سماع است همه چیز را به وجود آورده است. ما یک محتوا و قالب تصویری به نام سماع داریم. و علت اینکه از سماع‌های مختلف استفاده می‌کنیم این است که نشان دهیم این‌ها همه یکی هستند. اینکه یک پوست نارنگی یا چراغ یا قند همه از کجا آمده اند و اینکه به یک جا می‌روند. موسیقی ما حول محور یک نت می چرخد. تنها یک نت. تمام آهنگ‌هایی که ساخته می‌شود و بداهه نوازی‌هایی که هست، حول محور یک نت است که وارد گام‌های مختلف می‌شود یا مدولاسیون‌های مختلف دارد. تنظیم خیلی پیچیده یا سخت در پروژه آقای سماع وجود ندارد و اینکه ما خواسته‌ایم آنچه ماهیت خود انسان است باشیم. زمانی که اصلا نتی نبوده است.

سعی می‌کنیم از وجود خودمان شرح دهیم. ما بیشتر روی بچه‌ها کار می‌کنیم تا روی سازها. بچه‌های توانمندی در گروه هستند که خود را برای اجرا در این گروه آزاد می‌کنند. یعنی یک ساختار کلی در گروه هست که همه آزادانه در قالب آن ساز می‌زنند و اگر اجرای قبلی ما را شنیده باشید ما از گام بلوز روی شعر حافظ استفاده کرده‌ایم یا از گام اسپانیایی در قطعه «یکی ماهی» استفاده کرده‌ایم. یک آزادی بزرگی در این هست و یک مهربانی مهم داخل این گروه هست که گروه را به جلو می‌برد. روی علم موسیقی تاکید داریم ولی ماهیت آن کسانی که می نوازند هم برای ما خیلی مهم است.
 
در اجراهای گروه‌تان از سماع‌گران استفاده می‌کنید. این موضوع چه تناسبی با نوع موسیقی‌‌یی که اجرا می‌کنید دارد؟

من فکر نمی کنم هنرها از هم جدا باشند. همه هنرها به هم متصل‌اند و کاملا شبیه به هم‌ هستند. شما در سینما هم ریتم دارید و ملودی دارید و در نقاشی هم همینطور است و اینها بسیار به هم نزدیک هستند، خصوصا سماع. چون به هرحال ما مردی بسیار بزرگ را در گروه داریم که روی صحنه در کنار ما نمی‌نشیند و او مولوی است. ما هرچه که داریم از او داریم. من خودم از سال 72 با سماع آشنا شدم و در سماع‌خانه، سماع یاد گرفتم که حالا آن را امتیازی برای خودم محسوب نمی‌کنم اما به هرحال اولین ایرانی‌‌یی هستم که به طور رسمی به عنوان سماع‌گر روی صحنه رفتم و داخل و بیرون از ایران بسیار کار کردم. فلسفه‌ای داخل سماع هست که دوست داریم مردم خیلی ساده آن را متوجه شوند و قصد نداریم داستان درویش و درویش مسلکی را پیاده کنیم. می‌خواهیم سادگی‌یی را که در خود سماع بوده و حضرت مولانا آن را از حضرت شمس آموخته بر همه نشان دهیم و هیچ چیزی غیر از سماع نزدیک‌تر به موسیقی نیست و هرکس هم که به اجرای ما می‌آید این نکته را به ما می‌گوید. چون هنگامی هم که این دو در قونیه شکل گرفتند، مجالس سماع و موسیقی باهم بودند و با هم شکل گرفتند. در نوع موسیقی‌‌یی هم که کار می کنیم سعی می‌کنیم با سماعی که می‌کنیم هماهنگ باشد.

مطلع هستم که در کنسرت پیش رو قصد دارید از سماع قونیه و مراکش استفاده کنید. در این مورد توضیحات بیشتری می فرمایید؟

ما در خاورمیانه، شمال آفریقا و حتی ژاپن، هند و چین، سماع‌های مختلفی داریم. حتی در خود ایران هم سماع به اشکال مختلف است. سماع قونیه به خاطر حضرت مولانا رنگ و بوی بیشتری به خود گرفته است و معروف‌تر شده و بیشتر دیده شده است. سماع مراکش و مصر هم در شمال آفریقا بسیار معروف است و در فستیوال صوفی که در سراسر دنیا برگزار می شود استفاده می‌کنند. سماع مراکشی در کشور ما یک مقدار ایرانی شده است، چون سماعی که در مراکش است با حال و هوای موسیقی و فرهنگ ما کمتر تناسب داشت و ما آن را یک مقدار تغییر دادیم. از لحاظ پوشش همان لباس است، اما اجرای آن بیشتر سماع ایرانی است.

سماع مراکش عملا چه فرقی دارد؟

آنها دو دامن دارند که دامن دوم را بالای سر می برند که طبعا مناسب با موسیقی و هنجارهای ما نبود.

اگر سخن پایانی با مخاطبان ما دارید بفرمایید.

سخن بسیار است. حضرت مولانا به ما یاد داده است که اولین چیز، دومین چیز، سومین چیز، چهارمین چیز و پنجمین چیز برای انسان ادب است و ادب حکم می کند از شما تشکر کنم که در کشوری که کار فرهنگی و هنری واقعا سخت است زحمت می‌کشید.

ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۳
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۵
0
4
"آقای سماع کسی است که در لحظه زندگی می‌کند. تمام داستان آقای سماع همین نگه داشتن مخاطبانش در لحظه است."
گپ و گفت بسیار جالبی بود. و چقدر خوب که مخاطبان از فلسفه ی اجرا قبل از حضورشان در سالن آگاهی پیدا می کنند..