عصرایران - این روزها برنامه های تلویزیونی شبیه وله هایی هستند که لابه لای تبلیغات تلویزیونی پخش می شوند. حتی گاهی دقایقی از یک بازی بسیار مهم ورزشی که میلیون ها ایرانی منتظر دیدن آن هستند زیر لبه تبلیغات دفن می شود!
ساخته شدن و پخش برخی از برنامه های تلویزیونی منوط به اخذ اسپانسر و تبلیغات است و تبلیغات اصولاً یکی از مهم ترین منابع درآمدی تلویزیون است. این قاعده را همه پذیرفته اند. سال هاست بسیاری از چهره های سرشناس اقدام به ساخت تیزرهای تبلیغاتی می کنند گرچه اسم شان ذکر نمی شود.
مرحوم علی حاتمی سعدی سینمای ایران قبل از انقلاب برای یک برند دستمال کاغذی تبلیغ ساخت و ابراهیم حاتمی کیا هم این کار را برای یک شرکت خودروسازی انجام داد تا نشان دهند در این عرصه چهره های سرشناس هم آثاری به جا گذاشته اند که گرچه نام چندانی برای آنها به همراه نیاورده اما نان دارد.
تبلیغی مثل «تک ماکارونی» که توسط نیما فلاح و سحر ولدبیگی با آن صدای خاص شان تولید شد روی فروش این محصول تاثیری خیره کننده داشت. کفش نهرین و «گام به گام با کفش گام»، بستنی میهن و جمله «مامان جون بستنی اش خوشمزه تره» و ... هم در یادها مانده است. در چند سال اخیر این عرصه تنوع تازه ای پیدا کرده است و در مواردی هم باعث شگفتی شده است.
در این خصوص می توان نکات بسیاری را مطرح کرد اما یکی از مواردی که آزار دهنده است استفاده مکرر از مردان و زنان و کودکان بور و چشم زاغ در تبلیغات تلویزیونی است. از ماست و خمیردندان بگیر تا بانک و پارکت! آنقدر بچه بور و مرد چشم رنگی در تلویزیون هست در کل ایران نیست!
درک می کنم که تیزرهای تبلیغاتی با هدف بیشتر دیده شدن و جلب توجه ساخته می شوند و در آن «تمایز» و «تفاوت» یک اصل است اما اینجا اروپا نیست. نژادها در ایرانی بور و بلوند و چشم رنگی هم نیست. موارد استثنا را تعمیم کلی ندهیم و دست به تغییر ذائقه و تصور مردم نزنیم و آنها را متوهم نکنیم.
تبلیغات تلویزیون فقط فروش کالاها را افزایش نمی دهند بلکه به خاطر تکرار در ساعات طلایی و پربیننده، کوتاه و اثرگذار بودن، استفاده از رنگ و ... روی ذائقه و سلیقه بصری مردم تاثیر می گذارد. برای همین پدر و مادری که پوست تیره و چشم های سیاه دارند این روزها وقتی بچه شان در زایشگاه به دنیا می آید انتظار دارند مثل قوطی شانسی یک دفعه یک بچه بور و بلوند و موطلایی موفرری و چشم رنگی از کار در بیاید!
چه اصراری بر استفاده از این همه کاراکتر با ظاهر اروپایی وجود دارد وقتی زن و مرد ایرانی با چشم سیاه و چهره گندمگون و نمکین جذابیت خیره کننده ای برای مخاطب غربی هم دارد و اصولاً این شبه بازیگران چقدر با زندگی واقعی ما جور در می آیند و در خیابان و مدرسه و دانشگاه آنها را می بینیم؟!
این همه تلاش برخی
از دختران و زنان برای بلوند و بور شدن و استفاده از لنزهای رنگی و گرایش پسرها به
سمت مدل ها و مانکن شدن شبیه آنچه در فیلم های اروپایی می بینند شاید «یکی»- تکرار می کنم- «یکی» از ریشه های آن را در تبلیغات کالا در تلویزیون بتوان یافت.
یعنی معظلی که بخش عظیمی از جامعه به صورت مستمر درگیرش هستند.