به زودی کتاب های درسی دانش آموزان تحویل شان می شود و بچه های ما مجبور
خواهند شد کیف های سنگین مدرسه را 9 ماه به دوش بکشند؛ کیف هایی که گاه به
بالای 10 کیلوگرم می رسند و بچه هایمان را مستعد ابتلا به انواع بیماری ها و
عوارض جسمی و حرکتی در بزرگسالی می کنند.
وزارت فخیمه آموزش و
پرورش هم فقط ناظر این "باربری" روزمره دانش آموزان است و برغم آن که
مسؤولانش نتیجه تحقیقات درباره مضر بودن این حجم سنگین برای بچه ها را می
دانند، در کمال بی تفاوتی و بی مسؤولیتی صرفاً نقش تماشاچی را ایفا می
کنند، صمٌ بکم!
پیشنهاد ما به آموزش و پرورش این بود و هست که برای سبک سازی کیف دانش آموزان، چند کار ساده را انجام دهند:
-
از حجم کتاب های درسی بکاهند؛ دیگر زمان آن رسیده است که آقایان و خانم
های مسؤول در آموزش و پرورش این نکته ساده را بفهمند که بچه های ما به این
همه متن نیاز ندارند. واقعاً چه نیازی هست سرمایه کشور را صرف این کنند که
بچه ها، چیزهایی را حفظ کنند یا موقتاً یاد بگیرند و بعد از امتحان، به
زباله دانی بریزند؟!
- دستکم برخی کتاب ها را با کاغذ سبک (بالکی) چاپ کنند.
-
کتاب های حجیم را در 2 یا سه جلد چاپ کنند؛ مثلاً کتاب 200 صفحه ای در سه
جلد 70 - 60 صفحه ای منتشر شود و دانش آموز، هر فصل یکی را به مدرسه ببرد.
- از حالا برای جایگزینی کتاب های درسی با تجهیزات رایانه ای برنامه ریزی کنند.
البته که واضح و مبرهن است، مسؤولان وزارت آموزش و پرورش طبق یک سنت دیرینه به پیشنهادات سازنده وقعی نمی گذارند.
حال که آنها به فکر دانش آموزان نیستند، ما به عنوان والدین باید دست به کار شویم و بخشی از کم کاری آنها را جبران کنیم:
1 -
مهم ترین کار این است که خودمان کتاب های حجیم را به دو یا سه جلد تقسیم و
آنها را مجلد کنیم، مثلاً یک کتاب 200 صفحه ای را به سه بخش تقسیم و جدا
جدا مجلد ( مثلاً سیمی) کنیم. این کار دو فایده دارد؛ اول این که وزن کتابی
که بچه ها به مدرسه می برند کم می شود و دوم این که به همین ترتیب می
توانیم دفترهای کم حجم تری برای هر بخش بخریم. ( دانش آموز به جای یک کتاب
200 صفحه ای و یک دفتر 200 صفحه ای برای آن، یک کتاب 60 صفحه ای و یک دفتر
60 صفحه ای را حمل می کند. حال این عدد را ضربدر در کل کتاب هایی که باید
هر روز حمل شوند بکنید تا مشخص شود تا چه اندازه وزن کیف، کمتر می شوند.)
2 - دفترهایی که دارای جلدهای ضخیم و در نتیجه سنگین تر هستند، را نخریم.
3 -
اگر امکانات مدرسه اجازه می دهد و برایمان هم ممکن است، برای بچه ها، دو
سری کتاب بخریم تا مجبور به حمل هر روزه آنها نباشند. این کار، قطعاً
هماهنگی مدرسه و توجیه معلمان را می طلبد.
4 - در
خرید وسایل مدرسه مانند کیف،جامدادی، قمقمه و ... وزن شان را در نظر
بگیریم و حتی الامکان سبک ترین ها را بخریم. یادمان نرود که جمع همه این ها
باعث سنگینی "بار" روزانه بچه ها می شود.
5 -
و چند نکته تکمیلی: کیف هایی بخریم که دو بند برای انداختن بر روی دو شانه
داشته باشند. کیف چرخدار سبک هم خوب است. روش صحیح حمل کیف را بیاموزیم و
به بچه هایمان یاد دهیم. به آنها تاکید کنیم که هرگز وسایل اضافی به مدرسه
نبرند. نرمش های ساده مربوط به شانه و کمر را با فرزندان مان کار کنیم.
منتظر
آموزش و پرورش تنبل و بی مسؤولیت ایران نباشیم، خودمان به داد بچه هایمان
برسیم. بچه های ما بی آن که خود بدانند زیر بار سنگین روزانه، له می شوند.
یادمان باشد که وزن مناسب برای کیف بچه ها، 10 الی 15 درصد وزن خود آنهاست و
هر گرم که بیشتر باشد، لحظه لحظه اش برایشان مضرّ است.
این چند پیشنهاد را جدی بگیریم؛ به خاطر بچه هایمان.
ایمیل اندیشکده آموزش و پرورش عصر ایران
[email protected]
ممنون از مقاله بسیار خوب تان.
متاسفانه همه می دانیم که برای جواب گرفتن در یک اداره، اینقدر باید رفت که کف کفش آدمی صاف شود.
بنابراین شما حتما می دانید سیستم آموزشی ایران با چند تا مقاله جواب نمی دهد.
پس لطفا همچنان بر نوشتن مقاله در این زمینه ادامه دهید، نکند یک گوش شنوایی پیدا شود.
با سپاس
اما واقعا می توان از وزارت خونه ای که عمده بودجه ش صرف حقوق معلمین زحمتکش میشه انتظاری داشت؟!
نویسنده محترم مقاله بحق نگران بار سنگین هر روزه دانش آموزان است که از این بابت از ایشان متشکریم
اما کدام ادب و منطق اجتماعی به ایشان اجازه توهین به آموزش وپرورش را می دهد بدون اینکه ایشان از مشکلات موجود در این رابطه مطلع باشد
آیا آموزش وپرورشی که گاهی بیش از شش ماه حق التدریس معلمانش عقب می افتد می تواند برای چاپ کتابهای مدارس از کاغذهای سبک (بالکی ) استفاده نماید.
گویی بد وبیراه گفتن به مقدس ترین نهاد جامعه از مظاهر روشنفکری شده است .
این که حقوق ها را گاه دیر می دهد دلیل موجهی است که کمر بچه های مردم را بشکند؟
کجای این آموزش و پرورشی که ما داریم مقدس ترین نهاد است؟ نهادی که خلاقیت بچه ها را می کشد و هزاران میلیارد از بودجه کشور را برای تزریق حفظیان به مغز بچه ها تلف می کند؟
همین شماها هستید که نمی گذارید نقد سازنده شکل بگیرد
به نظرم شایسته است نام این وزارت خانه تغییر کند .
به جای یاد دادن این همه مطالب اجباری بی فایده کمی به آیندگان ایران مهارت های اجتماعی مانند
توانایی نه گفتن
مهربان بودن با محیط زیست
اسراف نکردن آب و غذا
همکاری و همیاری با دوستان
نفی خشونت
مهربان بودن با حیوانات
و ....
یاد بدهند
چطوری عمل میکنند. بلکه از اونها الگو بگیریم
شما مردم ساده لوح و من فرهنگی زود باور ،نمی خواهیم بدانیم که در 39 سال اخیر پیشرفت بسیار زیادی در تحقیر فکر و اندیشه کسب کرده ایم !
به جایی اینهای مطالب بی خود که خیلی هم زود فراموش میشوند به بچه ها درس زندگی ، مسئولیت پذیری بدین. دقیقا 100 سال از دنیا عقب هستید صدسال.
اون 16 سال عمری که از دانش اموز هدر میره از همه سنگین تره !
حتما باید به نوعی کشور ایران را کوچک جلوه بدی؟ همین تیتر رو بدون اینکه کلمه ایران داخلش باشه هم می تونی انتخاب کنی.
عین واقعیت رو نوشته
خود شکن آیینه شکستن خطاست
هیچگاه آموزش و پرورش دغدغه دولتها و مجلس نبوده و نیست.
همین موضوع که به نظر شما ناچیز هست، سلامتی 12 میلیون کودک و نوجوان رو تهدید می کنه و در آینده یا سونامی بیماری های حرکتی و ستون فقرات مواجه خواهیم شد.
ضمن این که قرار نیست اول، مشکلات کلان حل بشه و بعد نوبت بقیه مشکلات برسه. همین که هر کسی یه گوشه ای از کار رو بگیره و مشکلی ولو کوچک رو حل کنه، مهم و حیاتیه.
9 ماه تمام بچه من که 12 سالشه ، کیف 9 - 8 کیلویی رو برد و آورد و الان شونه هاش درد می کنه. کسی هم پاسخگو نیست.
بنده هم معتقدم آموزش و پرورش ما ضعف های بسیاری دارد ولی معتقدم این ضعف ها بخاطر تفکرات سطحی مثل این مقاله به وجود اومده
ای کاش حالا که تریبون در اختیار دارید به مقدار تحقیق میکردید بعد با آمار و ارقام و دقیقتر پیشنهاد میدادید
1- مثلا مشکلات معلمان (من معلم نیستم)
2- بودجه موجود
3- وضعیت سایر کشورها
4- جایگاه ایران و مقایسه با دنیا
6- حجم واقعی کتاب ها (بعید میدونم همه 200 صفحه ای باشن)
7-....
تا به یک مسئله از دید کلان نگاه نکنید حکایت کنار گود نشتن هست
مقصر نیروهای آموزش و پروش نیست در آنجا انگیزه ای برای کار وجود ندارد. اداره ای که هیچ گونه مزایای ندارد برخلاف ادارات دیگر نه حق مسکن نه پاداش سالانه نه اضافه کار نه کارانه نه حق مناسبت ها نه وام مسکن نه حق ایاب ذهاب و در کل هیچ!! مقصر دولت و مجلس است که بعد از بیش از 30 سال هیچ وقت به معشیت آموزش و پرورش اهمیتی ندادن و نخواهند هم داد!! چرا؟!! لطفا یه برسی کلی در مورد مزایای آموزش پرورش نسبت به بقیه ادارت مانند شرکت نفت، اداره بنادر، تامین اجتماعی، خدمات درمانی،مالیات و غیره انجام بدید و نتیجه اش هم روی سایت منتشر کنید.موفق باشید
آقایان به فرموده رهبر کبیر انقلاب قرار بود آموزش و پرورش در این مملکت مجانی باشد . مجانی که نشد هیچ ، شد تجارتخانه آموزش منهای پرورش .
آقای وزیر آاین چهار سال با تمام سالهای قبلی فرق می کند و مردم انتظار دارند . حواستان هست . آقای رئیس جمهور شما چطور حواستان هست .
بیچاره مردم