عصر ایران؛ سواد زندگی / جعفر محمدی - در بحث های "سواد زندگی" مراحل هشتگانه رشد انسان از نظر اریک اریکسون را مرور کردیم و درباره یک سال اول عمر انسان با شرح و تفصیل بیشتری سخن گفتیم.
در قسمت قبل نوشتیم که اریک اریکسون، روان شناس بزرگ آلمانی نظریه ای دارد به نام "مراحل رشد هشت گانه اجتماعی". او در این نظریه، زندگی انسان را به 8 قسمت تقسیم می کند:
1 - از تولد تا یک سالگی
2 - سال دوم و سوم زندگی
3 - سال سوم تا ششم زندگی
4 - سال ششم تا دوازدهم زندگی
5 - سال دوازدهم تا سال بیستم زندگی
6 - سال بیستم تا چهلم زندگی
7 - سال چهلم تا شصت و پنجم زندگی
8 - از شصت و پنج سالگی به بعد
(سنین مطرح شده، تقریبی اند و این گونه نیست که مراحل هر سن، به طور مجزا از قبل و بعدش جدا شود. لذا می توان مثلا به جای 20 تا 40 از دوره جوانی و بزرگسالی و به جای 40 تا 65 از میانسالی استفاده کرد.)
همچنین نوشتیم: در هر کدام از این مراحل، اتفاقات خاصی می افتد که شخصیت اجتماعی فرد را شکل می دهند. مثلاً در 12 ماه اول زندگی، موضوع "اعتماد یا عدم اعتماد" در فرد، تعیین تکلیف می شود. اگر شرایط زندگی کودک در سال اول زندگی اش، مناسب باشد، او تا آخر عمر، فردی خواهد بود که دنیا را جایی مناسب برای زندگی و موفقیت می داند، می تواند روابط مبتنی بر اعتماد و هوشیاری با افراد برقرار کند و در نهایت، به خود اعتماد کند و همین اعتماد به نفس، زیرساخت توسعه فردی او در تمام زندگی اش خواهد بود.
از همین روست که اریکسون سال نخست زندگی را مرحله "اعتماد در برابر عدم اعتماد" می نامد.
اینک به مرحله دوم و سوم زندگی انسان می پردازیم: 1 تا 3 سال و 3 تا 6 سال.
یک تا 3 سال: «استقلال و خودگردانی» یا «شرم و تردید»
بر اساس نظریه اریکسون، از 12 ماهگی کودک تا 36 ماهگی او، یکی از دو ویژگی در کودک نهادینه می شود: «استقلال و خودگردانی» یا «شرم و تردید».
کودک انسان بعد از یک سالگی به این جمع بندی رسیده است که می تواند بدون اتکای به دیگران، کارهایی را انجام دهد؛ مثلاً اشیاء را بگیرد یا پرت کند، ارتباط برقرار کند، از پله ها بالا و پایین برود و ... .
کودک از این که می تواند کنترل چیزهایی را در اختیار داشته باشد، احساس لذت و غرور می کند. پس اگر کودکی دارید که مدام از پله ها بالا و پایین می رود، حالا علت اش را می دانید.
اریکسون معتقد بود مهم ترین چالش این دوره، یاد دادن "دستشویی رفتن" به کودک است. کودک تا قبل از این دوران، آزاد بود هر وقت بخواهد دفع کند ولی رفته رفته باید این مسأله زیستی را تحت کنترل و مدیریت خود در آورد و به توانمندی هایش بیفزاید. حال اگر والدین، او را برای عدم کنترل دستشویی خود یا در قبال کارهای دیگری که به عنوان توانمندی ها کنترلی جدید ابراز می کند، تحقیر یا تنبیه کنند، شرم و تردید در کودک نهادینه می شود و او تا آخر عمر، فردی خجالتی بار می آید که در انجام کارهایش همواره دچار تردید می شود؛ حتما آدم هایی را دیده اید که نمی توانند یک تصمیم ساده را قاطعانه بگیرند و مدام دچار تردید می شوند یا از ابراز وجود، خجالت می کشند.
برای این که خصیصه «استقلال و خودگردانی» در فرد نهادینه شود، اطرافیان کودک باید در این دو سال، از او حمایت کنند و اگر چیزی به او می آموزند - مانند رفتن به دستشویی - با اهرم تشویق باشد نه تنبیه و سرزنش.
رفتارهای کودک در این دوره، نباید منکوب شود. مثلاً اگر کودک، اشیاء را پرت می کند و آسیب می زند، راهش این نیست که او را دعوا کنیم. راه درست این است که اشیاء شکستنی را از دسترس او دور نگه داریم یا چیزهایی مانند قطعات لگو را در دسترس او قرار دهیم تا با خیال راحت پرتاب کند و گاه خودمان نیز او را در این پرتاب ها همراهی کنیم.
3 تا 6 سال: «ابتکار و خلاقیت» یا «احساس گناه»
طبق نظریه اریک اریکسون، در سنین بین 3 تا 6 سال، یکی از دو ویژگی در کودک نهادینه می شود و تا آخر عمر با او همراه می شود: «ابتکار و خلاقیت» یا «احساس گناه».
بسیار شنیده اید که کودکان سه تا 6 ساله، لج باز هستند و هر چه به آنها بگویید عکس اش را عمل می کنند. علت این است: کودک در این بازه سنی، می خواهد ابتکار عمل زندگی اش را خود به دست بگیرد و قدرت نمایی کند. بنابراین اگر در برابر "بنشین"، بایستد، علت اش این است که می خواهد بگوید ابتکار عمل و قدرت در دست اوست.
کودک در این سنین، وسایل خانه و اسباب بازی هایش را دستکاری می کند، خیال پردازی می کند و در رویا فرو می رود تا دنیای اطرافش را آنگونه که خلاقیت اش اجازه می دهد تصور کند، محیط خود را آن گونه که خودش می خواهد تغییر می دهد و ... .
سرکوب این رفتارها و تحمیل نظم پادگانی بر کودک به گونه ای که صرفاً باید از نظامات از پیش تعیین شده تبعیت کند، خلاقیت را در او می کشد و کودک را دچار احساس گناه می کند. کسی که در کودکی به خاطر دستکاری اسباب بازی ها یا تغییر چینش وسایل اتاق اش مدام تنبیه شده و احساس گناه کرده، در بزرگسالی، فرد خلاقی نخواهد بود و این اجازه را به خود نخواهد داد که گناه بزرگی به نام خلاقیت مرتکب شود، قدرت حل مسأله داشته باشد و زندگی اش را بهبود بخشد.
والدین و مربیان در این سال ها، باید با کودک همراه و همدل شوند و با روش هایی مانند قصه گویی، بازی، رفتارهای هدفمند در برابر کودک و... رویکردهای مناسب را به او یاد دهند تا کودک بدون آن که در وادی احساس گناه بیفتد، از رفتارهای نامناسب دوری کند و اجتماعی شود.
"اعتماد، استقلال و ابتکار"، سه رکن اساسی در زندگی هر فرد است؛ هر که این سه را دارد، زیرساخت های موفقیت و شادکامی در سرتاسر زندگی اش را خواهد داشت و هر که این ها را ندارد، زندگی سختی پیش رو خواهد داشت. همه این سه رکن، در همان 6 سال نخست زندگی تعیین تکلیف می شوند. از این روست که روان شناسان می گویند 90 درصد شالوده شخصیتی انسان در 6 سال نخست زندگی شکل می گیرد، درست مانند یک ساختمان که ابتدا "فونداسیون و اسکلت بندی" اش شکل می گیرد و بعد از آن، هر اتفاقی در ساخت و ساز، حول این محور اولیه خواهد بود.
در روزهای آینده راجع به مراحل بعدی رشد اجتماعی انسان از منظر اریک اریکسون خواهم نوشت.
ممنون از این مطالبی که قرار میدید در خصوص سواد زندگی.
ای کاش در مطالبی که قرار میدید یه منبع خوب هم برای مطالبه و اطلاعات تکمیلی قرار بدید.
مقاله های قبلی در مورد تئوری انتخاب معرفی کرده بودید. ولی این دفعه در مورد نظریه اقای اریک اریکسون نزاشتید....
شاد باشید
با اشتياق منتظر قسمت بعدي هستم
مطلب بسيار عالي و مفيد است.