عصر ایران - روز پنجم جشنواره در سینما رسانه (پردیس ملت) با نمایش فیلم مستند "دلبند" یاسر طالبی و 3 فیلم داستانی "خون خدا" مرتضی علی عباس میرزایی، "طلا" پرویز شهبازی و "شبی که ماه کامل شد" نرگس آبیار همراه بود.
«دلبند»/یاسر طالبی/مستند
دلبند مستندی درباره زندگی یک زن ۸۰ ساله در کوهستان و مراتع شمال ایران است که همراه با گاوهایش بهار و تابستان را در ارتفاعات به سر برده و پاییز و زمستان به روستا بر میگردد.
علی رغم اصرار فرزندان و اهالی روستا به پیرزن که گاوهایش را بفروشد و در روستا بماند اما او حاضر به چنین کاری نیست و اعتقاد دارد که من تا خودم را شناختهام به این کار مشغول بودهام و خدا این کار را به من داده، این کار باعث راحتی و سلامتی من در زندگی است.
مستند دلبند به لحاظ ساختاری در حد استانداردهای جهانی است و هیچ گاه مخاطب را دچار ملال و خستگی نمیکند، با یک ریتم ثابت و گفتار متنی ساده از لحظه شروع تا پایان فیلم مخاطب با زندگی شخصیت فیلم همراهی میکند.
فیلمبرداری، موسیقی و صدای فیلم همگی در خدمت فیلم است، گذشت زمان چهار فصل (فیلم از بهار شروع شده و دوباره در بهار تمام میشود) بستری فراهم میسازد تا مخاطب دوره یکساله از زندگی این مادر سالخورده را ببیند و در جریان استدلال و نگرش او به زندگی قرار گیرد،که این اتفاق از نقاط قوت و جذاب فیلم است.
«دلبند» در سال گذشته یکی از مستندهای مطرح ایران در عرصه جهانی بوده که در جشنواره معتبر سینمای مستند جهان «ایدفا» حضور داشته است.
( امتیاز: 3.5 از 5 )
«خون خدا»/مرتضی علی عباس میرزایی/سودای سیمرغ
فیلم عباس میرزایی در واقع انگار یک کلیپ یا موزیک ویدیو 10 دقیقهای است که سعی شده با یک خط داستانی و اضافه کردن زمان موزیک ویدیوها به زمان حدود 70 دقیقه برسد.
قصه فیلم درباره مرد کارتنخوابی است که در روز تاسوعا همزمان با دیدن دستههای عزاداری همراه با بد حالی (خماری یا نئشگی) خوابش برده و وقتی که بیدار میشود یک غذای نذری کنارش است آنرا میخورد، می بیند که در جعبه غذا یک پاکت نامه است و ...
فیلم واقعا هیچ نکته بارزی ندارد که بخواهیم به آن اشاره کنیم جز همان که در ابتدا اشاره شد و فضاهای موزیک ویدیویی که در پیشبرد داستان هیچ کمکی نمیکند. یک فرم ساده جذاب که در نگاه اول چشمنواز و جذاب هم هست به دلیل افراط در تکرار، خسته کننده، ملال آور و تا حدی اعصاب خردکن میشود.
۲۵ دقیقه از ابتدا فیلم میگذرد هیچ اتفاق خاصی رخ نداده است، هر فرم یا حرکت یا حتی بحثی در دیالوگها را تا اندازهای دوباره تکرار میکند که به ضد خودش تبدیل میشود.
در ابتدا فیلم نوشته شد که بنیاد سینمایی فارابی سرمایهگذار فیلم است، از فارابی باید پرسید چگونه چنین فیلمی را تهیه کرده است که از الان تکلیفش روشن است؟
این فیلم قطعا نه در اکران عمومی اتفاقی برای آن رخ خواهد داد و نه در نمایش و حضور در جشنواره ها و.... کاملا نمونه یک فیلم سفارشی است که با خوشبینی بسیار زیاد شاید بتوان گفت مقصد آن فقط تلویزیون و در زمان محرم است.
سوال اصلی از هیئت انتخاب جشنواره فجر است که چرا این فیلم را انتخاب کرده است؟!
( امتیاز: 0.5 از 5 )
«طلا»/پرویز شهبازی/سودای سیمرغ
شهبازی دوباره سراغ داستان جوانان رفته است این بار 4 دوست (2 پسر و 2 دختر) تصمیم دارند با همدیگر یک رستوران سوپ فروشی راه بیاندازند ولی در این راه با مشکلات مختلفی دست به گریبان میشوند و ...
فیلم ساده و بدون اضافهگویی داستانش را تعریف میکند و به دنبال شخصیت پردازی یا شناخت کامل آنها نیست، بیشتر موقعیتی را به تصویر میکشد که این 4 جوان تحت تاثیر جامعه و شرایط اقتصادی در آن قرار میگیرند، اما چند اشکال در فیلمنامه وجود دارد مثلا به بعضی شخصیتها مثلا نقشی که (هومن سیدی) آن را بازی میکند بهای بیشتری داده و به برخی کمتر پرداخته است.
اشکال دیگر این است که صحنه مرگ پدر که صحنه مهمی از فیلم است را از دید تماشاگر مخفی کرده است (به گونهای تاثیر گرفته از سینمای فرهادی) اما در این فیلم و با منطق روایی که در فیلمنامه لحاظ شده است حذف این صحنه کارکرد یک تمهید سینمایی را ندارد بلکه یک نقص است.
یا 400 هزار دلاری که سرقت شده را در یک کوله گذاشتهاند تا با خود به آنطرف مرز ببرند هم ساده انگاری در فیلمنامه است. کس یا کسانی که چنین پولی با خود داشته باشند به این سادگی آنرا در کوله جای نمیدهند.
فیلمبرداری و فضای نوری ایجاد شده واقعگرا و در خدمت روایت داستان است، بازیگران هم بر اساس نقشهایی که دارند عملکرد قابل قبولی داشتهاند.
فیلمنامه «طلا» اگر جدیتر گرفته میشد می توانست بسیار تاثیر گذارتر و بیاد ماندنی از کار در آید اما فیلم فعلی یک اثر نسبتا خوب است. در قیاس با فیلمهای اخیر شهبازی از همه بهتر است.
( امتیاز: 3 از 5 )
«شبی که ماه کامل شد»/نرگس آبیار/سودای سیمرغ
نرگس آبیار با این فیلم اخیرش کاملا تصورات راجع به سینماگران زن را به هم زد، چون فیلمی که ساخته است در تولید چنان سخت و طاقت فرساست که در 2 دهه اخیر کارگردان زنی نداشتهایم که موفق به چنین کاری شده باشد و این در نوع خود کم نظیر و قابل تحسین است.
برخلاف اعتقاد برخی بر طولانی بودن فیلم، اتفاقا به منظور شکل گرفتن داستان و به ثمر نشستن پیام فیلم این زمان لازم است. فیلم بر اساس داستان واقعی خانواده عبدالمالک ریگی (شرور منطقه سیستان و بلوچستان و رئیس گروه جندالله) و ازدواج برادرش عبدالحمید با یک دختر تهرانی است. در فیلم از عاشق شدن این 2 تا تغییراتی که در زندگی آنها رخ میدهد و عاقبت به استحاله عبدالحمید منجر میشود را شاهد هستیم.
از فیلم معلوم است که با یک تحقیق و پژوهش مفصل، فیلمنامه نگاشته شده و بازگو کردن این داستان (بر اساس واقعیت) در حد استانداردهای جهانی است، فیلم با زمان 140 دقیقهای بسیار روان و در پارهای بخشها نفسگیر و میخکوب کننده است.
بازی بازیگران فیلم بسیار چشمگیر و جذاب است شاید از الان به جرات بتوان گفت هوتن شکیبا، الناز شاکر دوست، شبنم مقدمی و فرشته صدر عرفایی قطعا نامزد دریافت سیمرغ هستند.
تمامی اجزا فیلم مانند فیلمبرداری، گریم، صحنه، جلوه ویژه، موسیقی و ... در هماهنگی کامل با داستانی است که شاهد آن هستیم.
«شبی که ماه کامل شد» قطعا از شانسهای اصلی کسب جوایز مختلف و میتوان گفت از فیلمهای پر فروش سال آینده سینمای ایران است.
( امتیاز: 4 از 5 )
حاشیههای روز پنجم:
تهیه کننده فیلم دلبند در نشست مطبوعاتی گفت: انتظار میرود از دل این جشنواره یک گفتمان بین صاحبان آثار و اصحاب رسانه شکل بگیرد. صاحبان آثار در پردیس چارسو هستند، دوستان رسانه اینجا. امیدوارم به زودی یک کاخ جشنواره درست داشته باشیم و فیلمها را کنار هم ببینیم. ما با استانداردهای دنیا خیلی فاصله داریم. تفاوت ما خیلی زیاد است.
سیاووش حقیقی (تهیه کننده خون خدا) در پاسخ به این سوال که چطور تهیهکننده این فیلم شده است، گفت: آقای فرجی به من گفتند که آقای عباس میرزایی قصد دارند چنین فیلمی بسازند. چون من چنین مفاهیمی را دوست دارم، سفری که قرار بود بروم را لغو کردم. تمام عوامل دستمزدشان را برای تهیه این فیلم به خاطر امام حسین (ع) گذاشتند.
او درباره هزینه تولید بیان کرد: 30 درصد از هزینه این فیلم را بنیاد سینمایی تامین کرده است. 200 میلیون تومان را از فارابی برای 30 درصد این پروژه پول گرفتیم.
رامبد جوان (یکی از تهیه کنندگان فیلم) در بخشی از نشست مطبوعاتی فیلم «طلا» از سوالاتی که مطرح میشد انتقاد کرد و گفت: اینجا جشنواره فیلم فجر است و جلسه پرسش و پاسخ یک فیلم است، چرا سوالات اینقدر ساده هستند؟ سینما مجموعهای از عناصری است که میتوانیم مجزا با آن مواجه شویم. چرا هیچکدام یک مبحث مهم را راجع به سینمای پرویز شهبازی باز نمیکنید؟ فیلم به نظر ساده است اما در واقع مهندسی پیچیده ای دارد. این مباحث در جشنواره فیلم فجر اهمیت زیادی دارد. اینجا باید سوالاتی پرسیده شود که خارج از این محیط مطرح نمیشود.
نرگس آبیار در نشست مطبوعاتی فیلمش گفت: بخش عمده سختی کار ما در کشور پاکستان کار کردن بود زیرا بوروکراسی عجیبی دارد و سعی کردیم از نیروهای بومی استفاده کنیم، ما نتوانستیم با دولت کار کنیم زیرا مشکلات امنیتی داشت بعد هم به انتخابات پاکستان خوردیم که بقیه فیلم در منطقه داکا فیلمبرداری شد. صد درصد این کار در بخش خصوصی انجام شده و یکسری تلخی ها در این زمینه وجود دارد که چون در جشن خانه سینما هستیم جا ندارد آن را بیان کنم.
محمدحسین قاسمی تهیه کننده فیلم «شبی که ماه کامل شد» در پاسخ به سوالی درباره شکایت خانواده منصوری گفت: ما با این خانواده در ارتباط هستیم و قرار است یک نمایش ویژه با حضور آنها داشته باشیم.