عصر ایران؛ محسن ظهوری - این اولینبار نیست که جرم کپی بودن را به نقاشیهای تهمینه میلانی میبندند.
نمایشگاه اول او که سر همین موضوع به یک جنجال تمام عیار رسید و پس از یک روز از بازگشایی، لغو شد. ماجرا چه بود؟ اتهام کپی بودن به آثار خانم میلانی و اعتراض دانشجویان و علاقهمندان هنرهای تجسمی به این موضوع.
افشین پرورش، کسی است که نخستینبار ماجرای کپی بودن آثار میلانی را مطرح کرد. او برخی تابلوهای نقاشی تهمینه میلانی را در کنار نقاشیهای هنرمندان جهان قرار داد تا نشان دهد که این آثار از روی آنها کشیده شده.
البته صفحات شخصی پرورش در شبکههای مجازی، فقط درباره تهمینه میلانی نیست، او بارها همین بررسیها را درباره دیگر هنرمندان هم انجام داده، اما تحلیل او درباره کارهای خانم میلانی، باعث شد تا جنجالی بیرون از صفحات مجازی شکل بگیرد و ابعاد قضیه جدیتر شود. از آن موضوع حدود هفت ماه میگذرد، اما تهمینه میلانی پا پس نکشیده و دوباره وارد میدان شده.
دومین نمایشگاه تهمینه میلانی، اینبار بدون جنجال دانشجویان معترض برگزار شد. میلانی از برخی آنها به دلیل انتقادشان به نمایشگاه اول شکایت کرده و منتظر روز دادگاه است. اما افشین پرورش که در خارج از ایران به سر میبرد، بازهم موضوع کپی بودن آثار او را مطرح کرده. از طرفی پرورش با انتشار عکسی حواشی زیادی برای میلانی ایجاد کرده. عکسی از اینستاگرام یک شخص که با تصویر اسلحهای در دست، کسانی را تهدید کرده که قرار بوده برای اعتراض به نمایشگاه بیایند.
تهمینه میلانی به منتقدان خود جواب هم داده؛ او کار خود را الهام گرفتن میداند و پرورش او را متهم به کپیکاری دانسته. موضوعی که به نظر میرسد جا دارد تا انجمن نقاشان ایران به آن ورود کرده و نظر تخصصی خود را ابراز کند.
اما متاسفانه «امیر راد» رییس انجمن نقاشان ایران در گفت وگو با خبرگزاری موج ترجیح داده که دربارهاش سکوت کند.
واقعیت این است که باز شدن پای منتقدان و نقد جدی آثار هنری، بهترین راه برای ارتقای هنر در جامعه است.اگر امروز نقدها را با سکوت یا شکایت پس بزنیم و محکوم کنیم، دلیلی نمیشود برای انکه فردا هم تاریخ حق را با ما بدهد و آن منتقد را محکوم بداند.
شما هم فارغ از ادبیات نمایشی و پوچ و تو خالی خود فقط شعار می دهید. این در آثار فیلمها و نحوه برخورد شما با انتقاد و یا حتی اعتراض مستقیم متخصصان این حوزه کاملا مشهود هست. شما سالهاست با فیلمهایتان با مخاطب ایرانی سخن میگویید.
در همه این سالها " چه گفتید؟"
اعتماد به نفس نیست اعتماد به سقفه !
دموکراسی از همینجا شروع شد که امتاز خلق یک اثر صرفا به سازنده اثر باید برگرده و کپی کارها باید جریمه به نفر اصلی جریمه بدن