عصر ایران ؛ نهال موسوی - مهیار بهرام اصل، دانشجوی دوره کارشناسی ارشد رشته نقاشی دانشگاه هنر تهران و از برگزارکنندگان چهارمین جشنواره دانشجویی ژکال، در تابستان سال 1397 در اعتراض به برگزاری نمایشگاه نقاشیهای تهمینه میلانی با عنوان «فیلمهایی که نساختم» در گالری ایوان تهران حاضر شد و در آنجا همزمان با نمایش زنده (لایو) در اینستاگرام با این سینماگر به بحث پرداخت.
پس از آن تهمینه میلانی مدعی شده بود که او مخل برگزاری نخستین نمایشگاه نقاشی اش شده و به شکل سازماندهی شده، قصد بر هم زدن نمایشگاه را داشته و او را هم تهدید کرده است. بر همین اساس از مهیار بهرام اصل شکایت کرده بود.
در روزهای گذشته با صدور رأی نهایی دادگاه ، این دانشجوی نقاشی، از اتهام تهدید که از سوی میلانی عنوان شده بود تبرئه شده، اما به اتهام «توهین» به تهمینه میلانی، به ۳۵ ضربه شلاق محکوم شد. گرچه این حکم به صورت تعزیری صادر شده، اما با توجه «به اوضاع و احوال موثر، شرایط روانی حاکم و جوانی متهم و پیشبینی اصلاح او و فقدان سابقه کیفری موثر» اجرای حکم برای سه سال به تعلیق درآمده است که در صورت عدم ارتکاب جرم جدید، هرگز اجرا نخواهد شد.
در ادامه این ماجرا، انجمن نقاشان ایران که پیش از این اعلام هرگونه نظری را منوط به صدور حکم نهایی دادگاه کرده بود، دوشنبه 27 خرداد ماه 98 از طرح شکایت تهمینه میلانی و رای صادر شده ابراز تاسف کرد.
انتقاد این دانشجو به کپی بودن آثار ارائه شده و سوء استفاده این سینماگر و گالری برگزار کننده نمایشگاه از شهرت او در عرصه سینما برای برگزاری نمایشگاه نقاشی و فروش آثار با قیمتی گزاف بود. این نمایشگاه با بالا گرفتن اعتراضات پیش از موعد تعطیل شد.
بعد از صدور این حکم بسیاری پرسیدند که جدا از رای صادره باید به نکته کپی بودن آثار میلانی هم اشاره کرد و آیا تهمینه میلانی که دست به کپی این آثار زده نباید از طرف هیچ نهاد، انجمن و ... مورد پیگیری قرار گیرد؟ تکلیف چنین اتفاقاتی که در تمام دنیا امری مذموم و در حد سرقت هنری است چیست؟
در واقع جواب این است بر اساس قوانین داخل کشور تا شخصی حقیقی یا حقوقی به شکل رسمی از تهمینه میلانی شکایت نکند هیچ نهاد یا ارگانی نمیتواند او را به دلیل کپی از آثار هنری دیگران مورد پیگیری قرار دهد.
به این بهانه مروری بر قانون کپی رایت در جهان و ایران خواهیم داشت:
حق نشر، حق تکثیر یا کپی رایت (به انگلیسی: Copyright)، مجموعهای از حقوق انحصاری است که به ناشر یا پدیدآورندهٔ یک اثر اصل و منحصربهفرد تعلق میگیرد و حقوقی از قبیل نشر، تکثیر و الگوبرداری از اثر را شامل میشود.
چیزی به نام حق «حق نشر بینالمللی» که به صورت خودکار نوشتههای نویسندگان را در سراسر جهان محافظت کند وجود ندارد. محافظت در مقابل استفاده در هر کشوری به قوانین ملی آن کشور بستگی دارد. با این وجود بیشتر کشورها برای آثار خارجی تحت شرایط خاص، محافظتهایی فراهم میکنند که تا حد زیادی به وسیلهٔ معاهدات و کنوانسیونهای بینالمللی حق نشر ساده شدهاست.
2 کنوانسیون مهم در این زمینه وجود دارند، یکی "کنوانسیون برن" برای حمایت از آثار ادبی و هنری و دیگری "کنوانسیون جهانی حق نشر".
کنوانسیون برن برای حمایت از آثار ادبی و هنری، که معمولاً به نام کنوانسیون برن شناخته میشود، یک موافقتنامه بینالمللی در خصوص حق تکثیر است که اولین بار در شهر برن در سوئیس در سپتامبر سال ۱۸۸۶ (شهریور ۱۲۶۵ شمسی) تصویب شد.
کنوانسیون برن کشورهای امضاکنندهٔ معاهده را (که در متن معاهده به نام «کشورهای عضو اتحادیه» شناخته شدهاند) ملزم میکند که آثار پدیدآورندگان سایر کشورهای امضاکننده را هم چون آثار پدیدآورندگان تبعهٔ خود مورد حمایت کپیرایت قرار دهد. این پدیدآورنده کسی است که دارای تابعیت یکی از کشورهای عضو باشد و اگر دارای چنین تابعیتی نیست، اثر خود را برای نخستین بار در یکی از کشورهای عضو اتحادیه منتشر میکند یا اقامتگاه وی در یکی از کشورهای عضو اتحادیه است.
تا کنون ۱۶۵ کشور عضو کنوانسیون برن شدهاند ولی کشورهای: ایران، جمهوری چین، عراق، کویت، اوگاندا، بوروندی، پاپوآ گینهنو، پالائو، ترکمنستان، تووالو، تیمور شرقی، جزایر سلیمان، جزایر مارشال، سائوتومه و پرینسیپ، سن مارینو، سومالی، سیرالئون، سیشل، کامبوج، کیریباتی، مالدیو، موزامبیک، میانمار، نائورو، و وانواتو هنوز به عضویت این کنوانسیون در نیامدهاند.
ایران از سال ۲۰۰۱ عضو "سازمان جهانی مالکیت فکری" است و تابحال تعدادی از پیمانهای مربوط به مالکیت فکری را پذیرفتهاست. ایران در سال ۱۳۸۰ به پیمان مادرید برای ثبت بینالمللی علائم ملحق شد، ولی عضو کنوانسیون برن و هیچیک از کنوانسیونهای بینالمللی مربوط به حق تکثیر نیست و در سازمان تجارت جهانی تنها ناظر است و به موافقتنامه تریپس نپیوسته است.
بعضی آثار ایرانی از جمله آثاری که در حال حاضر پدید میآیند شامل حق تکثیر در ایالات متحده نمیشوند و به حوزهٔ عمومی تعلق دارند.
تاریخچه قانون حق تکثیر در ایران مربوط میشود به قانون ثبت علائم تجاری که در سال ۱۳۰۴ تصویب شد و در سال ۱۳۴۸ قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان به عنوان بدنه اصلی حق تکثیر در ایران تصویب شد. در ایران قانون حق تکثیر هیچگاه بدرستی اجرا نشدهاست.
در ایران مجموعهای از قوانین، قانون حق تکثیر را تشکیل میدهند، از جمله قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان مصوب ۱۳۴۸، قانون ترجمه و تکثیر کتب و نشریات و آثار صوتی مصوب ۱۳۵۲، قانون حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرمافزارهای رایانهای مصوب ۱۳۷۹ و آییننامه اجرایی آن مصوب ۱۳۸۳، قانون ثبت اختراعات، طرحهای صنعتی و علائم تجاری و مواد ۶۲، ۶۳ و ۷۴ قانون تجارت الکترونیکی.
در سال ۱۳۹۰ پیشنویس لایحه جامع حمایت از حقوق مالکیت ادبی و هنری و حقوق مرتبط از سوی وزارت ارشاد به دولت ایران تقدیم شد، در این پیشنویس، مدت حمایت حقوق پدیدآورندگان از ۳۰ سال به ۵۰ سال افزایش یافتهاست.
آنچه حائز اهميت است اينست که در دنياي امروز به مدد ارتباطات گسترده و آگاهي از اتفاقات سراسر دنيا، ديگر جايي براي پنهانکاري و يا فريب دادن مخاطب باقي نمانده است و با توجه به شبکههاي اجتماعي در کمترين زمان ممکن هر موضوعي مي تواند در تمام جهان رصد شود و مورد نقد و بررسي قرار گيرد.
در مورد قضیه نمایشگاه تهمینه میلانی اتفاقی که رخ داد این است که شورای نظارت و ارزیابی فعالیت نگارخانهها بعد از بررسی موارد مطرح شده اعلام کرد: مدیر گالری آریانا، قواعد حرفهای را در تشخیص اصالت و کیفیت آثار به درستی انجام نداده و رعایت نکردهاست و به دلیل عدم دقت و سهل انگاری در انتخاب آثار در وهله نخست با توجه به سابقه پیشین گالری، با رعایت تخفیف، تذکر کتبی به وی داده و در پرونده گالری مذکور درج خواهد شد.
شورا درباره کپی بودن آثار نمایشگاه تهمینه میلانی مستفاد از ماده ٢ قانون آئین دادرسی مدنی، در خصوص داشتن سمت برای شاکی، تصمیمگیری را منوط به شکایت شاکی خصوصی و صاحب اثر دانست.
حال با توجه به تمام موارد ذکر شده در جواب اینکه آیا تهمینه میلانی به دلیل کپی از نقاشیهای خارجی مورد تعقیب قرار میگیرد باید گفت خیر، مگر اینکه یکی از صاحبان آثار کپیبرداری شده مثلا خانم خانم جنی میلیهوف یا ریچارد بارلت و ... از طریق خودش یا نمایندهاش در ایران از میلانی شکایت کند، که این اتفاق هم بسیار بعید است.
روش میشه به خودش بگه هنرمند نقاش؟!
گناه گرد در بلخ آهنگری .....به شوشتر زدن گردن مسگری
بجای اینکه قانون از یک معنرض به کپی و دزدی آثار هنری که در همه جای دنیا مثل جنایت باهاش برخورد می کنند و کپی کار را جریمه های میلیون دلاری و زندان می کنند, حمایت کند,
تازه خانم کپی کار می رود شکایت می کند و نتیجه هم می گیرد!
حق با چه کسی است معترض یا کپی کار؟!!
تازه این خانم ب اصطلاح مطالبه گر حقوق زنان! که از این طریق با فیلم های سطح پایین و به ظاهر مطالبه گر قانون! کاسبی بسیاری کرده است نشان داد که الفبای نقد را هم نمی داند همچنین این گونه حق اعتراض یک جوان ساده و پاک دل که دلسوز هنر بوده است را پایمال می کند!!!
والا با این رسانه های اجتماعی فراگیری که بوجود آمده تازه داره رو میشه که چقدر هنرمندانمون که الکی بزرگشون کردن تهی و بی هنرند و صد البته بی سواد و بی حیا... هر روز خرابکاری یکیشون رو میشه.
خرمهره در این شهر و در ناب یکی است
خوب البته وقتی مشهور باشید اوضاع فرق میکنم
وقتی قانونی برای این جور دزدیها نداریم حد اقل شما بنویسید و باز آبروش رو ببرید شاید خجالت بکشه و درس عبرت دیگران بشه.
دزد لعنتی
پرو پرو رفتی از کسی که به کپی کاریت ایراد گرفته شکایت کردی؟ پوست کلفت!!!
چرا؟؟ من فر دا بلند بشم برم حا فظ را پس و پیش کنم بگم سا ختم
ابلهی نیست
چرا؟؟ من فر دا بلند بشم برم حا فظ را پس و پیش کنم بگم سا ختم
ابلهی نیست