عصر ایران ؛ نهال موسوی - در روزهای گذشته مهمترین خبر هنری ایران را میتوان پذیرفته شدن نیوشا توکلیان به عنوان عضو دائم «آژانس عکس مگنوم» دانست. توکلیان پس از «عباس عطار» دومین عکاس ایرانی است که به عنوان عضو رسمی مگنوم شناخته میشود. اما متاسفانه اخبار زرد و جنجالهای دنیای مجازی اصلا فرصت بروز چنین اتفاقاتی را به جامعه نمیدهند.
مگنوم فوتوز (آژانس عکس مگنوم) یکی از معتبرترین آژانسهای عکس جهان محسوب میشود که 2 سال پس از پایان جنگ جهانی دوم (سال ۱۹۴۷) توسط گروهی توسط چهار عکاس مطرح به نامهای رابرت کاپا، هانری کارتیه برسون، جرج راجر و دیوید سیمور تأسیس شد.
این 4 عکاس، از این رو به تأسیس مگنوم پرداختند تا هم خود و هم دیگر عکاسان زبده بتوانند خارج از فرمولهای رایج در ژورنالیسم نشریهای، به عکاسی بپردازند. حق نشر عکسهایی که توسط عکاسان مگنوم گرفته میشود، از آن خود عکاسان است، نه نشریاتی که آنها را چاپ میکنند.
در ابتدا اعضای مگنوم توسط دعوتنامهی رابرت کاپا برای عضویت انتخاب میشدند، اما امروزه شیوههای دیگری برای جذب اعضا وجود دارد. تعدادی عکاس به عنوان ” عضو کامل ” در این آژانس وجود دارند که اعضای جدید برای ورود باید توسط آنها تایید شوند. پس از آن به عنوان « نامزد عضویت » دو سال با آژانس کار میکنند و دو سال دیگر هم به عنوان « عضو وابسته » فعالیت دارند و کارهایشان مورد بررسی قرار میگیرد؛ بعد از این چهارسال دو سوم از اعضای اصلی باید به آنها رای بدهند تا به عنوان ” عضو اصلی آژانس ” شناخته شوند.
جالب است بدانید که تا به امروز هیچکدام از اعضای مگنوم تقاضای خروج از این آژانس را نداشتهاند.
نیوشا توکلیان متولد 1360 در تهران است و از 16 سالگی به صورت خودآموز به عکاسی پرداخته است. به گفته خودش او اختلال دیسلکسیا (اختلال یادگیری یا اختلال خوانشی) دارد، و تا 30 ساگی هم خود از این قضیه بی اطلاع بوده است و به همین دلیل در زمان تحصیل در مدرسه به قول خودش سالها زجر کشیده است. تا اینکه یک روز از مدرسه به خانه برگشته و به پدر و مادرش میگوید من دیگر مدرسه نمیروم.
پدر توکلیان شغل آزاد دارد و مادرش هم خانهدار، اما از تصمیم دخترشان حمایت کرده و به او گفتهاند هر جور که خودت راحتی این آینده توست پس خودت باید انتخاب کنی.
توکلیان از آن زمان به عکاسی روی آورد و آرام آرام از عکاس خبری به یک عکاس مستند اجتماعی سوق پیدا کرد تا آنجا که ذهنیت شخصی خودش را هم به عنوان ناظر در عکسهایش نشان داد. به گفته خودش : «دغدغه اصلی من ثبت لحظات پر از زندگی در جوار برزخ نزدیک به مرگ است. جستوجوی حیات به جای مرگ در برزخی که آدمها در آن به سر میبرند».
از این رو او به سمت مردمان جنگ دیده عراق، سوریه، زنان کوبانی، آوارههای سودان و سومال، دختران کنیا و زندگی جوانان ایرانی رفته است و عکسها و لحظات درخشانی را به ثبت رسانده است.
عکسهای توکلیان تا به امروز در نشریات معتبر بینالمللی مثل تایم، نیویورک تایمز، اشترن، فیگارو و برخی دیگر از نشریات آمریکایی و اروپایی به چاپ رسیده است.
توکلیان مجموعه آثاری با عنوان «نگاه کن» دارد، افرادی که موضوع این عکسها هستند در ساختمان محل سکونت توکلیان زندگی میکنند. نکته جالب در مورد این مجموعه این است که همه این تصاویر در برابر پنجرهای که نمایی از ساختمانهای اطراف در پس آن دیده میشوند در ساعت ۸ شب گرفته شدهاند.
سوژه اصلی این عکسها جوانان ایرانی و زندگی روزمره آنها است. آدمهای معمولی که شاید به ظاهر جذابیت خاصی برای دوربین نداشته باشند اما به گمان او اگر کمی دقیقتر نگاه کنید، زندگیشان پر از داستان است...
در دسامبر ۲۰۱۳ مجموعه عکسهایش در بنیاد «فتوژورنالیسم کارمینیک» برنده جایزه 50 هزار یوریی شد. اما به دلیل آنکه برای چاپ عکسها در کتاب از وی خواسته بودند که نام مجموعه عکسها به «نسل سوخته» تغییر کند و این تغییر مورد موافقت وی واقع نشده بود، در اقدامی نادر، جایزه را پس فرستاد.
گویا کارمینیک تأکید کرده بود که نام این مجموعه باید به «نسل سوخته» تغییر پیدا کند، عنوانی که به گمان نیوشا توکلیان سرشار از قضاوت بود و به هیچ وجه با نگاه او، بهعنوانخالقاثر، همخوانی و سنخیت نداشته است. در نهایت پس از دو بار سفر به فرانسه در سه ماه و چندین جلسه گفتگو برای رسیدن به یک نقطه مشترک، نیوشا توکلیان به این نتیجه میرسد که راه دیگری ندارد جز آنکه جایزه ۵۰ هزار یورویی، نمایشگاه و کتاب را فراموش کند. چراکه چاپ کتاب مجموعه عکسهایش با چنین عنوانی برایش غیرقابل تحمل میبود.
وی توضیح میدهد که چگونه رئیس این بنیاد با اصرار بر تغییر در شرحها، نام، و گزینش عکسهای این مجموعه، قصد داشته آن را، برخلاف نگرش و خواست توکلیان، در جهت کلیشههای متعارف در مورد ایران هدایت کند. رئیس بنیاد کارمنیاک میخواسته که نیوشا نام پروژهاش را «نسل گمشده» یا «نسل از دست رفته» بگذارد.
پس از ماهها جدل با حامی جایزه که میخواست بر کارهای وی کنترل داشته باشد، و در آخر، بنیاد کارمینیاک تجدیدنظر اساسی کرد که هیچ دخالتی در پروژهٔ نیوشا توکلیان نخواهد کرد و نهایتا در گفتگو با هیات ژوری این بنیاد و پا درمیانی چند چهره مطرح عکاسی در جهان ، او این جایزه را پذیرفت، این اتفاق باعث شد اساسنامه آنها کاملا تغییر کند و دیگر حق دخالت در کار هیچ هنرمندی را نداشته باشند.
نیوشا توکلیان از تاکید بر عنوان اولین زن ایرانی یا اولین زن خاورمیانه زیاد راضی نیست و میگوید: «عدهای میخواهند زنان را صرفا به خاطر جنسیتشان پر رنگ کنند، غافل از اینکه عکس خوب، جنسیت نمیشناسد، به جای تاکید بر جنسیت باید به فکر آموزش دادن هر چه بیشتر به زنان در دنیای عکاسی باشیم»
عکسهایی از نیوشا توکلیان:
باعث افتخار هستند ایشان
انگار کلا توی یه دنیای دیگه سیر میکنی
در ضمن معنی هنر برای هنرم فهمیدیم
برای من خیلی الهام بخش بود
اما وقتی من نوعی به یکی از نظرات مشعشع موافقان پاسخ میدم به صورت خود جوش منتشر نمیشه