عصر ایران- دومین بخش از سلسله نوشتارهای «توشهای و خوشهای از باغ ادبیات» که قرار است به تناوب و هر دو روز یک بار -و شاید هم هر روزه - منتشر شود به ابیاتی از «حدیقه الحقیقه» سنایی غزنوی اختصاص دارد که بر پایۀ پژوهشهای دکتر احمد رنجبر فردی به نام فخرالدین خسرو در سال 727 هجری قمری با خط خوش نوشته است:
1. حاجبی بُرد جامِ نوشیروان..... دید خود، شاه و کرد از او پنهان
2. دلِ خازِن زِ بیمِ شر برخاست..... جام جُستن گرفت از چپ و راست
3. شاه گفتش مرنج و غصه مسنج..... بی گُنَه را مدار در غم و رنج
4. کهآن که برداشت، جام ندهد باز.... وان که دانست، فاش نکند راز
5. در خطا دیرگیر و زود گذار.... در عطا سختمهر و سستمهار
6. صبر کن بر سیاست ای جاهل.... تا شوی سایسِ ولایتِ دل
7. آن که زهرت دهد، بدو دِه قند...... وان که از تو بُرَد، بدو بپیوند
8. آن که سیمَت نداد، زر بخشَش.... آن که پایت بُرید، سر بخشَش
9. تا شَوی در جهان وصل و فراق.... دفتری از مکارم اخلاق
---------------------------
1. حاجب یعنی دربان و پرده دار. دربانی جام نوشیروان را پنهانی برمیدارد ( که قاعدتا زرین و گرانقیمت بوده) و دست بر قضا خود شاه این صحنه را میبیند اما به روی دربان نمیآورد.
2. خازن یعنی خزانهدار یا مسؤول امور مالی و حساب و کتاب دربار. طبعا او مطلع و نگران خشم شاه میشود و همه جا را جستوجو میکند تا جام پیدا شود.
3. انوشیروان اما ( که خود دیده بود کی دزدیده) به خزانهدار میگوید: غصه نخور و بیدلیل بیگناهان را به دردسر نینداز.
4. چون آنکه جام را برده با این کارها پس نمیدهد و کسی هم که دیده (خود نوشیروان) نخواهد گفت و رازدار است.
5. در واکنش به اشتباهات دیگران تأمل و درنگ کن و شتاب نداشته باش اما در بخشش سریع باش. (سختمهر: بسیار مهربان/ سست مهار: رام و مطیع). توصیه به سست مهاری و رام و مطیع بودن نهایت در بخشندگی است چون در حالت عادی بار مثبت ندارد. شاعر پاسخ "خطا با عطا" و "زهر با قند" را اخلاقی میداند (بیت هفتم). (در برخی نسخهها به جای «عطا»، «سخا» آمده اما خطا و عطا همآواترند هر چند "سخا " هم با "سخت" میخواند.)
6. سیاست در ادبیات کلاسیک تنها به معنی تدبیر امور مملکت نبوده و به مفهوم تنبیه هم بوده و البته تنبیه و ترساندن هم از مهمترین ابزارهای حکومتها بوده است. شاه و در واقع سنایی غزنوی توصیه میکند: اگر می خواهید بر دل ها حکومت کنید ( سایسِ ولایتِ دل ) از سیاست های تنبیهی سریع بپرهیز.
7. تلخی را نه با تلخی که با شیرینی پاسخ بده (قند در برابر زهر) و اگر کسی با تو قطع ارتباط کرد (از تو بُرَد) تو با او رابطه برقرار کن. ( بدی را نه با بدی که با خوبی و مهربانی پاسخ بده).
8. چندان بخشنده باش که به کسی که به تو نقره هم نداده طلا بده ( نه زر در مقابل سیم که اگر هم سیم در کار نباشد) و اگر پای تو را قطع کرد سرت را به او ببخش! ( روشن است که شاعر از زبان نوشیروان اغراق میکند . منظور این است که همواره درصدد مقابله به مثل نباش و برای این که هدیهای دهی یا خدمتی کنی منتظر طرف مقابل نباش).
9. شاعر از زبان خود یا نوشیروان دنیا را جهان «به دست آوردن و از دست دادن» یا « رسیدن و جدا شدن» توصیف می کند. مراد او از «دفتر» در این بیت «الگو» و «نمونه» است: اگر چنان باشی که شاعر یا نوشیروان به خزانه دار گفت (پاسخ بدی با خوبی) الگویی از اخلاق، خواهی شد.
این برنامه شما باعث شده بنده هر روز یک بیت زیبا از شعرای بنام کشور رو بخوانم!
سپاس بسیار
کلوخ انداز را پاداش سنگ است
در بیت آخر جهان وصل و فراق درست است و به اشتباه قراق تایپ شده است.
سلام و سپاس از تذکرتان ؛ اصلاح شد
البته انتشار این نوع مطالب که به نوعی ابتکار جالبی هست هم جای تقدیر دارد
خدا از شما راضی باشد
سلام به جناب داننده هم برسونید
اگر به جای کینه و انتقام با خوبی پاسخ داده شود