عصر ایران - تلافیگرایی (Retributivism) دیدگاهی در مورد توجیه مجازات است. تلافیگرایان معقدند "جُرم" برای موجه بودن "مجازات" هم ضروری است و هم کافی؛ اگرچه به خودی خود این مسئله را حل نمیکند که دقیقا چه مجازاتی باید اعمال شود.
از نظر تلافیگرایان، هر چیز دیگری هم که در زمرۀ اهداف مجازات باشد، ملاحظۀ اصلی در توجیه مجازات این است که بزهکار سزاوار مجازات شدن است. اگر مجازات مجرمان اثر بازدارندهای بر دیگران دارد یا اگر مجرمان را به اصلاح خویش به نحو اخلاقی برمیانگیزد، این امور نتایج بسیار مطلوبی هستند، اما دلایل اخلاقی مجازات نیستند.
مجازات تلافیگرایانه با "انتقام" برابر نیست. انتقام را معمولا احساسات برمیانگیزد و هدف آن صدمه زدن به مجرم است. صدمهای که شاید همراه با خشنودی انتقامگیرنده باشد.
دغدغۀ عمدۀ تلافیگرایی "عدالت" است. البته سایر رویکردها در توجیه مجازات نیز عدالت را بسیار مهم میپندارند، اما ملاحظاتی مانند موارد فوقالذکر را هم در نظر دارند. اغلب رویکردهای دیگر به مسئلۀ "مجازات" دربردارندۀ این قید تلافیگرایانه هستند که تنها مجرمان باید مجازات شوند، اما آن را فقط یکی از شروط فراوان میدانند.
غالبا تلافیگرایان تاکید میکنند که عدالت مستلزم این نیز هست که مجازاتها باید مناسب، یعنی متناسب با سنگینی جرایم باشند. این مستلزم اعدام برای قتل یا تنبیه بدنی در ازای ضرب و شتم و غیره نیست. برعکس، سنگینترین جرایم مستحق شدیدترین مجازاتها هستند. اما اینکه آیا شدیدترین مجازاتها دربرگیرندۀ اعدام، حبس ابد، محکومیتهای بدون آزادی مشروط و غیره میشود یا نه، موضوع بحثبرانگیز داغی بوده است.
برخی از تلافیگرایان، معتقدند مجازات اعدام رنج کمتری نسبت به مجازاتی مانند حبس ابد دارد؛ بنابراین مجرمی که کسی یا کسانی را کشته است، اگر یک عمر در زندان بماند، تاوان بیشتری برای بزهکاری غیر قابل جبرانش میپردازد.
جاناتان جیکوبز، متخصص فلسفۀ اخلاق، معتقد است ایمانوئل کانت، فیلسوف اخلاق برجسته، به پرورانیدن یک نگرش تلافیگرایانۀ "ناب" بسیار نزدیک شد؛ نوعی از تلافیگرایی که در آن اعدام نه تنها مجاز بلکه در برخی موارد ضروری است. وی همچنین معتقد بود ناکامی در مجازات مجرمان، جرمی ثانوی محسوب میشود.
تلافیگرایان بسیاری وجود دارند که در مورد این موضوعات با کانت همنظر نیستند، اما همچنان دیدگاه او را مبنی بر اینکه مجازات اقتضای عدالت است (یعنی "مجازات" با ملاحظات مربوط به "استحقاق" موجه میشود) بسیار مهم میپندارند.
در اکثر نظریههای تلافیگرایانه در باب مجازات، مبنای استحقاق آن است که ما فاعلان عاقل و قادر به عمل بر مبنای دلایل و اصولی هستیم که خود تایید میکنیم. در نتیجه ما در این مقام مسئول اقدامات خود و به همین دلیل سزاوار پاداش یا مجازات هستیم.