عصر ایران؛ حسن ظهوری ــ ایران در نصفالنهاری از زمین واقع شده که در نیم فصل اول سال بهره بیشتری از خورشید میبرد. فقط ایران نیست و کشورهای زیادی از نور خورشید در این وقت از سال بهرهمند هستند. برای همین در نیم فصل اول سال ساعتها یک ساعت به جلو کشیده میشد تا بدون آنکه به ساعت خواب یا حضور کارمندان در ادارات لطمهای وارد شود، از نور روز استفاده بیشتری صورت گیرد. از سوی دیگر این عقب گرد ساعت باعث میشد تا در این نیم فصل که هوا به شدت گرم میشود، پیش از آنکه خورشید تابش شدیدتری داشته باشد، کارمندان و کارگران زودتر به محل کار خود برسند.
حالا اما تصمیم گرفته شده به دلایلی مثل برهم خوردگی ساعت زیستی بدن، انجام دقیق اعمال دینی مثلا نماز، یا اینکه تغییر ساعت تاثیری روی مصرف انرژی نداشته و اینکه کشورهای زیادی در حال متوقف کردن تغییر ساعت هستند، ساعت دیگر در ایران تغییری نکند. اما تکلیف آن چند ساعت نور روز چه میشود. در این نیم فصل سال، شهری مثل تهران از ساعت ۵ و نیم صبح کاملا روشن است و این موضوع در شهری مثل مشهد حتی به ساعت ۴ و نیم صبح هم میرسد.
مجلس طرح هیات دولت را که ساعت حضور کارمندان را کم کرده پذیرفته و کارمندان دولتی موظفاند که ساعت ۶ صبح در ادارات باشند. البته هنوز مجلس دراینباره که خود مجلسیها که به این طرح رای دادهاند ساعت ۶ صبح در مجلس خواهند بود چیزی نگفتهاند اما طبق نظر نهایی دولت و مجلس، این طرح از روز ۱۶ خرداد عملیاتی شده و تا ۱۵ شهریور ادامه دارد. حالا سئوال اینجاست چه کسی پاسخگوی سه ماه دلهره و ترس بروز حوادث ناگوار ناشی از این طرح خواهد بود؟
کمخوابی یکی از مهمترین علل تصادفهای جادهای و درون شهری است. حالا شهر از ساعت حدود ۳ یا ۴ صبح میزبان کارمندانی است که خواب درستی نداشتهاند و برای رفتن به سر کار از ماشین شخصی خود استفاده میکنند. چنین وضعیتی همواره بروز حوادث ناگوار و مرگبار را به همراه داشتهاست.
اما فقط این نیست؛ اتوبوسهای شرکت واحد موظف شدهاند از آغازین ساعت بامداد خدمات دهی را آغاز کنند. اینجا هم نگرانی بروز حواث مرگبار دو چندان میشود. یک لحظه چشم بر هم گذاشتن میتواند چنین حوادث مرگباری را به وجود بیاورد.
اما نگرانکنندهترین، در زیر زمین است. مترو تهران که گفته شده کارش را از ساعت ۴ و نیم صبح آغاز کند. یعنی راهبرها باید ساعت ۳ یا ۳ و نیم در محل کار باشند تا قطار را آماده خدمات رسانی کنند. به طور حتم حضور مستمر در این ساعت بدان معناست که خواب کافی هر لحظه در شرایط بحرانیتری قرار میگیرد. یک حادثه حتی کوچک در زیر زمین که میتواند ناشی از خوابآلودگی باشد، بزرگترین خسارت را به همراه داشته باشد.
اما چرا خواب کافی نمیتواند وجود داشته باشد. به دلیل تورم افسارگسیختهای که در ایران وجود دارد، اغلب کارمندان، دو شغله هستند تا بتوانند خانوادهشان را تامین کنند. آنها اگرچه صبح زود بیدار میشوند اما نمیتوانند حتما شبها زودتر بخوابند که اگر هم چنین شود باز هم حق و لذت بودن کنار خانواده را از دست میدهند که میتواند منجر به بروز اختلافات و مشکلات خانوادگی شود.
اما نکته مهم دیگر این است که وقتی ادارات، بانکها و مراکز شهرداری، در ساعت ۶ صبح باز شدند، مراجعه کننده هم دارند؟ مثلا ساعت ۶ و نیم صبح چه تعداد مراجعه کننده به بانکها وجود دارد؟ یا چند مراجعه کننده پلههای شهرداری را بالا و پایین میکنند و یا دنبال کارهای دولتی هستند؟ این در حالیست که هرچند میزان مراجعه به احتمال زیاد در اوایل صبح پایین است، که در پایان ساعت کار فاجعه بار است. چرا که گفته شده باید یک ساعت قبل از پایان کار، سیستمهای سرمایشی خاموش شوند.
وقتی نمیدانند کارمند خوابآلود پشت فرمان چقدر خطرناک است، یا راننده اتوبوس شرکت واحد که کسری خواب دارد چه حوادث ناگواری را میتواند به وجود بیاورد و یا جان مسافران در زیر زمین در دست راهبری است که باید ذهن استراحت کرده و چشمانی باز داشته باشد و یا حتی نمیدانند عواقب تصمیمهای عجیبشان چه بر سر خانواده میآورد آنوقت انتظار دارید بدانند که با ۵ دقیقه خاموش شدن وسایل سرمایشی، چه گرمای طاقت فرسایی در محیط ادارهها، بانکها و مراکز دولتی به وجود میآید. گرمایی که باید کارمند خسته یکساعت هم تحمل کند. همه اینها به کنار، پاسخ به یک سئوال هنوز مشخص نیست؛ با این تمهیداتی که دیدهاید، در تابستان، شهری مثل تهران دیگر خاموشی نخواهد دید؟