عصر ایران؛ حسن ظهوری- از همان ابتدا گفته شد عقب بردن ساعت کار کارمندان به جبران جلو نبردن ساعت کار غلطی است ولی دولت که خودش را عاقل تمام و کمال میداند،پوزخند زد. حالا نمیدانیم پولی را که برای ساعتها جلسه توفان فکری تغییر ساعت کارمندان هدر شد چطور میشود به خزانه برگرداند!
البته شاید قبلا فکرش شدهاست؛ این بریز و به پاشهای بیهوده پای شکم مردم نوشته میشود و آنها با کمتر خوردن و حذف وعدههای غذایی، بودجه جلسات توفان فکری بعدی را فراهم میکنند. اما معمولا بعد از این جلسات آنچه توفانی میشود، زندگی خود مردم است، نه مسؤولان.
همان آغاز اغلب رسانهها - حتی آنهایی که موافق و حامی تمام و کمال دولت فعلی هستند -به طرح تغییر ساعت کارمندان و حضور آنها در ساعت ۶ صبح، اعتراض کردند، نقد نوشتیم و نوشتند و گوشزد کردیم و کردند. ولی از همان ابتدا هم معلوم بود گوشی برای شنیدن نیست و کار خود را پیش میبرند. کاری که هنوز به یک ماه نکشیده، ناچار از عقبنشینی شدند.
از همان اول معلوم بود مشکلاتی پدید خواهد آمد و گره کور این تصمیم گریبان خانواده را هم میگیرد. مشخص بود کارمندی که ساعت ۵ یا ۴ ونیم صبح بیدار شده، تا ۶ صبح سر کار حاضر شود خروجی خوبی ندارد. کارمندی که برای بیدار شدن در این ساعت باید شبها خیلی زودتر بخوابد و این یعنی کمتر بودن با خانواده و بروز مشکلات بعدی.
وضعیت معیشت و مشکلات اقتصادی که -مقصر اصلی آن خود آقایان هستند- به کارمند اجازه نمیدهد با تکیه بر یک منبع درآمد، از پس مخارج سنگین زندگی برآید و برای همین او که صبح خیلی زود بیدار شده و در طول روز هم امکان استراحت ندارد، خسته و عصبی به خانه برمیگردد و این آغاز مشاجرهها و اختلافاتی است که دولت مدعی تکریم خانواده به آن دامن زد.
حالا خوب است جلوی تصمیم غلط را پس از کوتاه زمانی گرفتند وگرنه موارد زیادی وجود دارد که تصمیم غلطی گرفته شده، روی آن پافشاری کردند تا وقتی که بحران به حد اعلای خود رسیدهاست. نمونهاش تصمیماتی است که برای اقتصاد ایران گرفتهاند و نتیجهاش شده همین که میبینیم.
اما برخی مواقع دولت و مجلس تصمیماتی میگیرند که گویا قصد دارند نتیجه آن را روی مردم تست بزنند. مثلا به نظر میرسد در حالی که بعید است خود تصویب کنندگان زودتر از ساعت ۸ و ۹ صبح در دفتر کارشان باشند و یا مشاورانی که چنین طرحهایی میدهند و از آن دفاع میکنند شاید تا لنگ ظهر بخوابند، تصمیم میگیرند کارمندان ساعت ۶ صبح سر کار باشند ببینند چطور میشود!
مثلا بهرهوری انرژی رخ میدهد و یا مصرف کاهش مییابد یا نه؟ آیا میشود این طرح را عملی کرد و آب از آب تکان نخورد؟ در این مورد به نظر میرسد که تستشان نتیجه خیلی مخربی به بار آورده که ناچار شدند از تصمیمشان برگردند. جا دارد به آنها بگوییم ما موش آزمایشگاهی شما نیستیم که رویمان تست میزنید. جای دیگر و جور دیگر تست کنید!