عصر ایران؛ مهرداد خدیر- پُرحاشیهترین خبر اردیبهشت در روزهای پایانی آن منتشر شد و آن رشته توییتهای وحید اشتری فعال رسانهای اصولگرا بود که در آن از سفر خانوادۀ آقای قالیباف رییس مجلس به ترکیه -برای خرید سیسمونی نوزادی که در راه بود - خبر داد. هر چند سالانه بین دو تا سه میلیون ایرانی به ترکیه سفر میکنند و کمتر از این میزان ازدواج می کنند و به تبع آن خانوادههای ایرانی به سنت خرید لوازم جهیزیه آنها و تأمین سیسمونی (وسایل مورد نیاز نوه در راه) پایبندند و گناه یا فعل قبیحی رخ نداده بود اما هم خود این خبر و هم افشای آن با واکنشهای منفی درجامعه رو به روشد. بدین سبب که اولا در ماه رمضان انجام شد که به قاعده نباید سفر تفریحی به ترکیه در اولویت یک خانواده مذهبی باشد و ثانیا در شرایط دشوار اقتصادییی که خانوادههای ایرانی در تنگنا قرار داشتند (و دارند) و ثالثا مجلس فعلی با مدعای حل آنها تشکیل شده و اگر قرار بر رابعا هم باشد همان مدعای نمایندگی 96 درصد مردم در مقابل 4 درصد متمکن در انتخابات سال 96 است و این که سفرهایی از این دست در زمرۀ عادات و آداب 96 درصد است یا 4 درصد؟
الیاس قالیباف فرزند رییس مجلس البته واکنش سریع و صریحی نشان داد و این جملات را در توییتر منتشر کرد: «آنها برای خرید سیسمونی نرفته بودند و ناراستیهایی در متن منتشر شده وجود دارد اما انجام این سفر خطایی نابخشودنی است چرا که باعث می شود همۀ تهمت های گذشته به پدرم و خود آنها را صحیح جلوه دهد و نابخشودنیتر این که به امید و اعتماد مردم لطمه میزند و زبان ضد انقلاب و بدخواهان را دراز میکند. این رفتارحتماً مخالف نظر و مشی و مرام پدرم است. آنان که میخواهند خطای فرزند را به پای پدر بنویسند بدانند که این کار از قبل مورد مخالفت ایشان قرار گرفته بود ولی متأسفانه نادیده گرفته شد. بنده به سهم خودم از همۀ مردم عذرخواهی میکنم و آنها هم حتما باید عذرخواهی نمایند. »
البته بعد از آن نه توضیحی منتشر شد و نه دیده یا شنیده شد که «آنها عذرخواهی بنمایند» بلکه موارد مرتبط پس از آن از حیث رسانهای دربارۀ شکایت بود.
منتها نه به خاطر این «خطای نابخشودنی» که از نگاه قالیبافِ پسر متوجه بستگان او بود و «به امید و اعتماد مردم لطمه زد» بلکه به دلیل «ناراستیهایی در متن منتشر شده» از وحید اشتری شکایت شد و داگاه هم علیه او رأی داد هر چند دقیقا مشخص نشد چه اندازه از رأی به خاطر آن رشته توییتها بوده و افشای سفر خانوادگی اشخاص منتسب به یک مقام مسؤول تا چه اندازه میتواند مصداق ارتکاب عمل مجرمانه باشد یا نبوده بلکه به دلایل دیگر محکوم شده است.
از خبرهای دیگر میتوان یادآور شد ماه رمضان، ماه دیدارهای رهبری با طبقات مختلف است که در دو سال قبل از آن به دلیل شیوع کرونا انجام نشده بود و در سال 1400 از این رو نیز جلب توجه کرد که حسن روحانی رییس جمهوری پیشین و معاون اول او به همراه محمد جواد ظریف وزیر سابق خارجه هم حاضر بودند و این در حالی بود که تنها یک روز قبل ابراهیم رییسی از «بانیان وضع موجود» انتقاد کرده و خواستار حذف آنها «از عرصههای مدیریتی» شده بود تا این پرسش شکل گیرد که وقتی سه مقام ارشد اجرایی در نشست عالی کارگزاران نظام شرکت میکنند و در صف اول هم مینشینند کارگزارانِ کارگزاران آنها را چرا و چگونه متهم میکنند؟
رییس جمهور فعلی که بر خلاف تمام اسلاف خود فاقد گفتمان اختصاصی و ادبیات سیاسی ناشی از تفکر خود اوست با اصطلاح «بانیان وضع موجود» میخواست هم پیشینیان را مقصر جلوه دهد و هم، چنان از قبل بگوید که انگار در این مُلک انقلاب شده و هم به ادبیات اختصاصی دست یابد اما بعد از این دیدار این تعبیر را دیگر تکرار نکرد و در مصاحبۀ تلویزیونی گفت به ما میگویند چرا این دولت گفتمان خاص خود را ندارد؟ پاسخ ما این است گفتمان ما همان گفتمان انقلاب است و البته این هم جای نقد داشت که اگر منظور او گفتمان انقلاب 57 است پس چرا جای آزادی و دموکراسی و انتخابات رقابتی و مفاهیم دیگری از این دست خالی است و اگر گقتمان سالهای جمهوری اسلامی مد نظر است چرا تمام دولتهای گذشته منهای 6 سال اول احمدینژاد را نفی میکنند؟
در اردیبهشت 1401 همچنین جراحی اقتصادی دولت انجام شد که درواقع حذف ارزترجیحی یا دلار 4200 تومانی اختصاص یافته در ذولت قبل برای اقلام اساسی مانند مرغ و روغن و تخم مرغ و پنیر بود اما بر سر دارو تردید داشتند.
در پی بحران ارزی بعد از خروج ترامپ از برجام و اعمال تحریمهای شدید علیه ایران دولت روحانی با ابتکار معاون اول (اسحاق جهانگیری) تصمیم گرفته بود به 25 قلم کالا همچنان ارز 4200 تومانی تخصیص دهد اما به مرور هم به خاطر کاهش درآمدهای ارزی و هم زمینه رانتجویی شمار آنها کاسته شد با این حال به آن پنج شش قلم دست نزدند. در دولت رییسی اما آنها منهای دارو را هم حذف کردند و گفتند با افزایش یارانۀ 45 هزار تومانی به 300 تا 400 هزار تومان جبران خواهد شد. در عمل اما این اتفاق نیفتاد و افزایش یارانه نقدی که با سر و صدای فراوان شعار معاون اقتصادی کنونی دولت در انتخابات ریاست جمهوری بود به چشم نیامد چون سرعت افزایش قیمتها ببیشتر بود خاصه در نیمه دوم سال که دلار افسار گسیخته و در فضای ناشی از کاهش امید و اعتماد اجتماعی روند صعودی پیمود.
رییس مجلس البته اعلام کرد نظر آنان افزایش یارانه نقدی نبوده بلکه اختصاص کالابرگ بوده و دولت هم یادآور شد چون کالابرگ زمان میبرد عجالتا نقد می دهند منتها روشن شد که روح احمدینژادی دولت رییسی با یارانه نقدی سازگارتر است تا با کوپن و کالابرگ. به هر رو به این بهانه میتوان از محمد باقر قالیباف نقل کرد که گفته بود: «برای هر نفر مقدار مشخصی از چند قلم کالای ضروری مثل روغن و تخم مرغ و پنیر در نظر گرفته شده تا بتوانند با کالابرگ (کوپن) به قیمت پارسال بخرند و اگر بخواهند از سهمیه بیشتر بخرند با قیمت بازار.»
این اتفاق البته تا پایان سال رخ نداد و جالب این که این پرسش مطرح شد که اگر رییس و نمایندگان مجلس انقلابی به دنبال بازگشت توزیع کالا با نظام کالابرگ هستند چرا با تشکیل وزارت بازرگانی مخالف اند. چرا که در دولت جنگ دفاع از حقوق مصرف کننده و تنظیم بازار و توزیع اقلا اساسی بر عهده وزارت بازرگانی بود و وزارت رفاه کنونی از ساختار مرتبط با بازار برخوردار نیست و آیا می خواستند از وزارت صنعت، معدن و تجارت بخواهند به اعتبار واژۀ آخر نام آن هم خودرو را تولید و عرضه کند و هم کالابرگ را؟ شاید مهم ترین مانع که ایده کالابرگ و نظر مجلس را منتفی کرد، همین ابهام اخیر بود.
جدای سیاست و اخبار روزمره و با نگاه فرهنگی مهم ترین خبر درگذشت دکتر محمد علی اسلامی ندوشن بود که به درست او را سلطان نثر پارسی لقب داده اند. چون زیبا و ساده و سرراست مینوشت و یک عمر در اندیشۀ ایران بود و دریغا که دور از سرزمینی که دوست میداشت چشم از جهان بست و آرزو داشت در کنار فردوسی در توس بیارامد چندان که کتابخانه خود را هم به آن نهاد اهدا کرده بود. هر چند گفته شده پیکر او به امانت در کاناداست و به ایران منتقل میشود اما خبر بعدی در این باره منتشر نشد اگرچه به نظر میرسد دفن شجریان در خاک توس و در کنار فردوسی هم استثثنا بود و قرار نیست این شیوه ادامه یابد. چه توس و چه زادگاه او ندوشن یا هر جای دیگر اما آرام گرفتن در این خاک کمترین حق مردانی از این دست است که به اختیار یا اجبار دور از ایران درمیگذرند و در این فقره البته تنها به قصد گذراندن سالهای کهولت بود نه از سر اجبار.