عصر ایران؛ مهرداد خدیر- پانزدهمین سالگرد درگذشت خانم دکتر طاهرۀ صفارزاده شاعر و نویسنده و استاد زبان انگلیسی و مترجم مشهور قرآن بهانهای است تا بر 15 نکته از ترجمه او درنگ کنیم. بدیهی است که این نکات از ارزش کار او نمیکاهد چرا که هم دغدغه قرآن داشت و هم نثر سلیس پارسی و از این حیث در کنار ترجمههایی چون بهاءالدین خرمشاهی قرار میگیرد. بند اول او را از دیگر مترجمان متمایز می کند و برای نویسنده بسیار جذاب بوده. غالب بندهای دیگر اما به خاطر ملاحظات خانم مترجم است.
1. در سوره «مریم» واژۀ «الرحمن» را مانند دیگر مترجمان به خداوند رحمان ترجمه نمیکند بلکه خود "الرحمن" را میآورد. بدین ترتیب وقتی راوی سوم شخص است از پروردگار به عنوان «رب» یاد میشود و هنگامی که مریم، خطاب قرار میدهد «الرحمن» و نوبت به عیسی که میرسد «الله» به کار میرود. در ترجمۀ "بسماللهالرحمنالرحیم" البته «الرحمن» را در کنار «الله» و به عنوان اسم خاص نمیآورد.
2. در ترجمۀ «مِن شرّ ماخلق» مانند برخی دیگر از مترجمان «از شر آنچه آفرید» نیاورده و «از شر تمام مخلوقات» آورده است.
3. هر چند در ترجمه خانم صفارزاده از پرانتز باز کردن و افزودن کلماتی که در متن آیه نیامده و به سبک مرحوم الهی قمشهای چندان خبری نیست و مثل او ترجمه را با تفسیر نیامیخته اما باز گاه به سبک آن مرحوم برگردانده و فی المثل «وزر» در آیه «و وضعنا عنک وزرک» را در کمانک «وزارت علی علیهالسلام» آورده است.
4. آیه بسیار مشهور و ضربالمثل شده «لقد خلقنا الانسان فی کبد» به این معنی واضح و همه کس فهم که «ما انسان را در رنج آفریدیم» به این صورت برگردانده شده: «ما انسان را در فضا – وسط زمین و آسمان- آفریدیم» در توضیح هم نوشته: چه دلیلی دارد که خداوند بنده را در رنج آفریده باشد؟ این در حالی است که مفهوم رنج چه در ادیان ابراهیمی و چه ادیان غیر الهی شرقی از مفاهیم کلیدی است.
5. در ترجمۀ آیۀ «ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاک گردانید و بر تمام زنان عالم برتری داد» تعبیر «این عصر» را در کمانک اضافه کرده تا با باورهای شیعی سازگارتر باشد.
6. شگفتآورترین ترجمه در برگردان آیه هشتم سورۀ نحل رخ داده چون در پرانتز کلمه "هواپیما" را اضافه میکند! آیه این است: «و خداوند اسب و قاطر و الاغ را خلق فرمود تا بر آنها سوار شوید و نیز از اسباب تجمل باشند و خودی نشان دهید و خداوند باز هم چیزهای دیگر که شما دربارۀ آنها اطلاعی ندارید خلق میفرماید.»
خانم صفارزاده اما بعد از چیزهای دیگر «مثل هواپیما» را اضافه کرده است! حال آن که نیاز به توضیح ندارد که هواپیما مصنوع متأخر بشر است نه خلقت الهی و مشخص نیست چرا آن را در یک متن مقدس اضافه کرده است؟
7. در همین سورۀ نحل و در برگردان آیه مشهور 67 «نوشیدنی سُکرآور» را آورده و مثل مترجمان دیگر نگران سوء برداشت از واژۀ «سَکَراً» نبوده است.
8. مفسران شیعی دربارۀ کلمۀ «هارون» یا «هرون» و توصیف مریم به عنوان «خواهر هارون» اختلاف نظر دارند چراکه هارون برادر موسی علیهالسلام در هزار سال قبل بوده و حضرت مریم نمیتوانسته واقعا خواهر هارون باشد و مفسرین تمثیل دانستهاند (آیۀ 27 سوره مریم). خانم صفار زاده اما به این بحث ورود نکرده و پرانتز و کمانک نگشوده است.
9. آیه 116 سوره طه این است: "اِسجدوالآدم فَسَجَدوا – سجده کنید به آدم، پس سجده کردند." با این که واژۀ سجده در آن کاملا و به وضوح مشخص است اما این گونه ترجمه شده: "به آدم تعظیم کنید. همه اطاعت کردند." در حالی که نه "تعظیم" در آیه است و نه "اطاعت" بلکه صریح و روشن "سجده" آمده است و مترجم چون مانند مثال «رنج» تشخیص داده تنها باید به خداوند «سجده» کرد به تشخیص خود سجده را به تعظیم و اطاعت برگردانده است.
10. برای آن که بدانیم خانم صفار زاده چقدر هوای زنان را داشته ترجمۀ آیه بسیار مشهور 34 سورۀ نسا هم قابل توجه است که به ضربالمثل هم بدل شده و برای فارسی زبانان نیز قابلفهم است: «الرّجال قوّامون علیالنساء». در این که "قوامون" به "سرپرست" ترجمه شود یا "تکیهگاه" یا تعابیر دیگر نظرات مختلفی وجود دارد ولی خانم صفارزاده شاید یگانه مترجمی باشد که قوامون را به «پیشکار» هم ترجمه کرده و آورده است: "مردان، سرپرست و پیشکار زناناند".
11. کلمه «عصر» در سوره «العصر» را ترجمه نکرده و برای والعصر نوشته: سوگند به عصر و در پاورقی توضیح داده: عصر ظهور پیامبر و عصر ظهور امام زمان. کار مترجم اما برگرداندن به زبان مقصد است و عصر به گواه هم خانواده های آن در قرآن قابل ترجمه به «فشرده شده» یا «افشره» است و عصاره هم از عصر ساخته شده و اطلاق عصر به زمان تنگ نزدیک غروب به سبب فشردگی است. ( سوره نبأ: آیه 14/ معصرات به معنی فشرده) همچنین آیه 49 سوره یوسف: یعصرون به معنی افشردنی.
مترجم در آیه بعد افعال «امنوا» و «عملوا» و » تواصوا» را به ماضی ترجمه نکرده و توضیح داده: به فعل ماضی مقید نشد تا جنبه عام و آینده حفظ شود.
12. آیه دوم سوره فتح به جای آن که ذنب را به معنی گناه ترجمه کند آورده است: اشتباهات گذشته تو ( خطاب به پیامبر) را میبخشد و توضیح داده: چون ذنب به معنی گناه است و پیامبر از گناه مبراست شایسته دیدم معادل ذنب را اشتباه قرار دهم. در سوره غافر آیه 55 اما ذنب را تقصیر ترجمه کرده است: برای تقصیرت طلب استغفار کن. اما وقتی کافران سخن میگویند به گناه برگردانده است: سوره غافر، آیه 11: ما معترف به گناهان خود هستیم و مهم تر از همه آیه سوم: غافرالذنب که آمرزنده گناه ترجمه شده.
13. از ترجمه مستقیم برخی کلمات مشخص پرهیز کرده و به جای یک واژه عبارتی را آورده. آیه 5 سوره مومنون بدون ضمیر و حرف اضافه 4 کلمه دارد: والذین هم لفروجهم حافظون. برگردان آن میشود: کسانی که شرمگاه خود را حفظ میکنند. نهایت این که بگوییم کسانی که پاکدامنی پیشه میکنند اما خانم صفارزاده آورده است: کسانی که بر خواستهای غریزی خود مسلط اند و از داشتن رابطه جنسی ...
14. در آیه مشهور و ضرب المثل شده « و مکروا و مکرالله والله خیر الماکرین» ( آل عمران: 54) مکر را دو گونه معنی کرده اگر از جانب دیگران باشد مکر است اما مکر را به الله نسبت نمی دهد و اینجا به جای مکر تمهید آورده. در حالی که در قرآن مکر آمده نه تمهید. در تفسیر می توان گفت این مکر یعنی تمهید ولی در ترجمه نمی توان در یک جمله مکر اول را مکر ترجمه کرد و در واقع ترجمه نکرد و دومی و سومی را تمهید: مکر ورزیدند و خداوند در مقابله با آنها تمهیدی به میان آورد و خداوند تمهیدگر بی همتاست. در آیه 28 سوره یوسف اما کید زنان به مکر زنان ترجمه شده و باز خانم دکتر هوای زنان را داشته. چون وقتی خدا هم مکر می ورزد ترجیح داده کید را به مکر برگرداند. در آیه 34 نیز چون باز بحث زنان مطرح است به جای کید مکر آمده.
15. در آیه مشهور «زنان کشتزار شمایند»- سوره بقره آیه 223- باز مترجم نگران سوء برداشت است. در حالی که کار او این است که کلمه عربی را به فارسی برگرداند. نساؤکم حرث. خانم صفارزاده اما ترجیح داده «به مثابه» را هم اضافه کند. حال آن در اصل "به مثابه" ندارد.
در مجموع حس می شود هر جا خانم دکتر صفار زاده نگران سوء برداشت بوده کمی دخالت کرده است. با این حال همچنان ترجمه او را میتوان از حیث چیرگی بر زبان فارسی ممتاز دانست و کاش تفسیر و توضیخ را به دیگران وامیگذاشت.
همان گونه که نقد پرانتزهای متعدد که مرحوم الهی قمشهای باز کرده بود سبب شد مترجمان بعدی کمتر دست به این کار بزنند شاید این نکات هم برای هر چه پیراسته شدن ترجمه های بعدی به کار آید تا کمتر اضافه کنند. آخر "ما انسان را در رنج آفریدیم" را که نمیشود برگرداند به ما "انسان را در فضا - وسط زمین و هوا- آفریدیم" یا جای دیگر کلمۀ امروزین "هواپیما" را بگذاریم در ترجمۀ آیه در قرآن.
ترجمه است خانم دکتربه حق یک دکترواقعی بود ( درزمانه ای که مدعیان سواد..... )اودراین روزگاروانفساودرقرن بی اصل و
نسب های جهان ِ بی دروپیکر رستگارترین انسان قرن خودشدقبل ازانقلاب اورامی شناختم بعدازانقلاب ازتغییرشگرفش حیرت زده شدم.
روحش شاد
سعدیا مردنکونام نمیردهرگز
مرده آن است که نامش به نکویی نبرند
باتشکرازنویسنده محترم که یادایشان راگرامی داشتند.
بر اساس این متن به این نتیجه رسیدید یا شما هم درباره آن تحقیق کرده اید؟ در حالت دوم سپاس گزار می شویم موارد مهم را متذکر شوید.
به نظر من نویسنده متن بیش از حد به متن قرآن بسته نگاه میکند ولی قرآن همه فهم است و خانم صفار زاده هم جز یک مورد که متوجه نشدم دلیلشان برای این تعبیر چه بوده است در بقیه موارد ترجمه ای خیلی دور از متن نداشته اند.
خلقت خداوند بیش از آنکه حضوری باشد و اشیا معرف آن باشند، خلقت تمهیدات حضور اشیا است.اگر قوانین حاکم در طبیعت خلق نمیشدند فرصتی برای شبیه سازی و یا ساخت اشیای جدید فراهم نمیشد.
دوم درباره این نوشته که بواقع مثل بقیه نوشته ها محققانه بود. ولی دو سه نکته به ذهن حقیر رسید که در تکمیل بحث اضافه کنم:
1- در بند 6 واژه هواپیما و مانند آن : در قرآن از واژه فُلک که دست ساز بشر است چندبار یاد شده است. خداوند فُلک یا سفینه (معمولا دریایی) را هم در ساخت و هم در بکارگیری و جریان و حرکت آن، جزء آیات خود می شمارد و این یعنی تمام دست سازهای بشری اینگونه اند.
2- بند 7 ظهور آیه دلالت بر نوشیدنی مستی آور دارد اما ریشه سکر و سکّر (شکر و شیرینی) یکی هستند و هر دو معنای شیرینی و باده قابل برداشت است
3- هارون یا هرون ، نام خاص یک شخص نیست ، ممکن است واقعا برادر مریم هم هارون نام داشته و یا همانطور که اشاره فرموده اید خواهر هارون یک تمثیل بوده باشد .
4- بند 12 ذنب به معنای دُم و دنباله است و بهترین معنای آن «پیامد» (با بار منفی) است . یعنی اثر سوء از یک عمل. تقریبا هیچ ربطی به گناه و اشتباه ندارد و نمی دانم چگونه معادل گناه برای آن از سوی مترجمان قدیمی انتخاب شده که تا امروز ادامه یافته؟ شاید بدلیل «غفران» تصور شده که باید گناه باشد! حال آن که غفران نیز پوشش و جبران است بر پیامد های سوء عمل و هم معنی «عفو» نیست. عفو ، همان معنای درگذشتن از خطا و عدم محاسبه آن در مجازات را دارد.