در شهر پاریس و حومه نزدیک و چسبیده آن تعداد زیادی ساختمان و بنای واجد ارزش تاریخی و گردشگری وجود دارد که با هدف بازدید گردشگران، شبها با پرژکتورهای قوی روی آنها نور افشانی می شود و حتی از فاصله های دور هم قابل دیدن و زیبا هستند و معمولا گردشگران هم تا دیر وقت در اطراف آنها پرسه می زنند.
ارگ بزرگ نیز یکی از این بناها بود و نور افشانی آن بر پنجره های
آپارتمان میزبان هم پرتو افکنده بود و زیبا می نمود. پشت پنجره مشغول تماشای ارگ
زیبا و اطرافش بودیم که یکدفعه نورافکن ها خاموش شد و بنای با عظمت و بلند و محیط
اطرافش به یکباره غرق در تاریکی و ظلمت شد.
من فکر کردم برق رفته است و یاد شب های
تهران بویژه در دهه 60 افتادم که به دلایل مختلف قطعی برق داشتیم و متعجب شدم ولی
میزبان توضیح داد که همیشه راس ساعت 1 بامداد پرژکتورها خاموش می شود تا در مصرف
برق صرفه جویی شود.
گفتم فرانسه که اینهمه نیروگاه برق اتمی دارد دیگر چه نیازی به
صرفه جویی دارد؟ (در حال حاضر 75 درصد برق مصرفی فرانسه از طریق نیروگاههای اتمی
این کشور تامین می شود) وانگهی اینها از قِبل این ابنیه گردشگری کلی درآمد دارند و
نان آن را می خورند حالا چرا تا صبح روشن نمی گذارند؟ دوستم افزود: هدف این نور
افشانی ها گردشگران هستند و آنها هم در این ساعت شب به هتلهایشان برگشته اند و دیگر
لزومی ندارد این پروژکتورها بی جهت روشن بمانند و اسراف شود به همین دلیل از یک
بامداد به بعد خاموش می کنند.
به دوستم گفتم آن وقت ما در سالگردها و مراسم، آن هم نه فقط تمام شب تا صبح بلکه حتی صبح تا شب هم چراغهای رنگی و ریسه ها را در سراسر ایران از تهران تا شهرهای کوچک، روشن می گذاریم و به خیال خود داریم به کشور خدمت می کنیم! البته جشن و شادمانی به جای خود ولی مدیریت صحیح و استفاده بهینه از امکانات هم به جای خود. دقت نظر فرانسوی ها به رغم داشتن برق اتمی و گردشگران فراوان، برایم جالب بود.
امیدوارم کم کم درک کنیم یه چیزایی رو