تا مدتی این خانم را با فرزند و گاهی همسرش در
لابی یا حیاط برج و بعضا در مرکز خرید مجاور برج با همان شکل و شمایل اسلامی و
محجبه می دیدم. گاهی هم با همسرم سلام و احوالپرسی داشتند تا اینکه مدتها دیگر خبری
از آنها نشد و دیگر این خانم را نمی دیدم.
روزی بر حسب اتفاق به خانم گفتم راستی
انگار این خانواده مسلمان و محجبه اردنی از اینجا رفته اند چون مدتهاست دیگر آنها
را نمی بینیم.
خانم گفت: بله هویتش رفته است ولی خودش هنوز اینجاست! وقتی توضیح
خواستم گفت: آن خانمی که روز اول ورود با حجاب بود و سراغ قبله را می گرفت هنوز
اینجاست ولی با تغییر قیافه و کشف حجاب دیگر برای شما قابل شناسایی نیست!
چند روز بعد در حیاط برج، همسرم خانم بچه بغلی را نشانم داد و گفت: این همان خانم است که تحت تاثیر فرهنگ غربی و سبک زندگی فرنگی و کسی چه میداند، شاید هم تحت الزامات کاری شوهرش در سفارت اردن و یا تحت فشار همقطاران دیگر سفارتشان، حجابش را برداشته و دیگر سراغی از قبله و مسجد نمی گیرد.
البته واقعا اینجور نیست که هرکس بی حجاب است نماز هم نمی خواند! بخصوص در کشورهایی که مسلمانان در اقلیت یا مهاجر هستند، بنا بر الزامات محلی و فضای فرهنگی و اجتماعی برخی خواسته و بسیاری هم ناخواسته از قید حجاب می گذرند ولی همین جماعت در نمازهای جمعه یا مناسبت های اسلامی و در محافل مسلمانان با حجاب و پوشش اسلامی حاضر شده و نماز و روزه را هم مراعات می کنند.
البته در همین فضا بسیاری دیگر هم مصرانه و مجدانه پوشش اسلامی خود را به هر قیمت، حتی به قیمت از دست دادن شغل یا محدودیتهای تحصیلی و ... حفظ می کنند.