سوغات فرنگ(30): بانوان سفارت آمریکا، زیر چتر پرچم ایران!
صمدعلی لکی زاده
در بهار سال 1383 وزارت خارجه کرواسی طی
یادداشتی به سفارتخانه ها اطلاع داده بود که فلان روز (یک روز یکشنبه اواخر بهار) بازارچه خیریه ای با مشارکت سفارتخانه های مقیم برگزار خواهد شد.
در این گونه
بازارچه های خیریه خانم های سفارتخانه های خارجی غالبا غذای محلی و ملی کشورشان را
درست می کنند و به فروش می رسانند تا هم تبلیغ غذا و شیرینی جات کشورشان باشد و هم
اینکه در آمد حاصله را تحویل برگزار کننده می دهند تا صرف امور خیریه در آن کشور شود.
طبعا خانمهای هنرمند ایرانی که از هر انگشتشان صد هنر می بارد هم با کمال
میل و مشتاقانه استقبال کرده و انواع مختلفی از اغذیه و شیرینی های ایرانی را تهیه و
در کنار سوغات های ایرانی دیگری مثل گز و باقلوا و ... و تعدادی صنایع دستی در
بازارچه که در فضای باز و در پارکی برگزار بود در روی چند میز چیدند و منتظر
بازدید و خرید مراجعه کنندگان ماندند.
خیلی زود خانم ها متوجه شدند که میزهای
کناری ( اصطلاحا غرفه کناری و همجوار) متعلق به سفارت آمریکا است. اول خواستند جا
را تغییر دهند ولی ظریفی از کارمندان سفارت گفت اشکالی ندارد و جابجایی اسباب درد سر
است، نه شما کاری به آنها دارید و نه آنها کاری به شما دارند، هر کدام کارخودتان را
می کنید به علاوه اینجا محیطی دیپلماتیک است و ... .
با نزدیک شدن به ظهر و گرم تر شدن
هوا آفتاب سوزان غرفه داران را اذیت کرد و
ما که سفارتمان نزدیک تر بود بلافاصله چتر بزرگی را که به رنگ پرچم ایران بود از
سفارت آورده و بالای غرفه خودمان نصب کردیم که سایه بانی شود بالای سر خانم های
همکاران سفارت.
خانمهای آمریکایی که گویا آقایان شان در دسترس نبوده و سفارتشان هم دور
بود ( سفارت شان در خارج از شهر و در جاده فرودگاه زاگرب بود) تحمل آفتاب داغ را
نیاورده و کم کم با خانم های ایرانی شروع به خوش و بش و احوالپرسی نموده و
غذاهایشان را تعارف و از غذاهای ایرانی چشیده و به تدریج برای فرار از گرما خودشان
را به زیر سایه چتر پرچم جمهوری اسلامی ایران کشیدند تا از تابش مستقیم آفتاب در
امان باشند؛ به صورت نمادین صحنه جالبی بود. همسران دیپلماتهای سفارت آمریکا زیر چتر
پرچم سفارت جمهوری اسلامی ایران!
سوژه خوبی بوده واسه کفن پوشان دیروز و دلواپسان امروز. الانم واسه تفریح بد نیست اگه عکسی دارین بذارین ... شعار های خوبی از این عکس بیرون میاد.. امریکا حیا کن ... چتر ما رو رها کن
این سند خیانت ظریف است..
ما فریب گرمای هوا را از امریکای خونخوار نمی خوریم...
این سند خیانت ظریف است..
ما فریب گرمای هوا را از امریکای خونخوار نمی خوریم...